برگی از زندگی ما
از روزی که از ایران اومدیم زندگی درگیر یه جور تکرار ِ، مثل همه روزا تو سوئد. یه تکرار شیرین ، شاید واسه خیلیا خسته کننده باشه اما قشنگه،من دوسش دارم من هیچ زمان از زندگی مدرن توام با تجملات لذت نبردم،ساعتا کنار آب نشستن و به صدای کلاغا گوش دادن خیلی واسم هیجان انگیز تر بود ِ. طبیعت به من درس میداده همیشه ، بهم آرامش میداده، امیدوارم کسرا هم از این زندگی خوشش بیاد و دوس داشته باشه دوستی میگفت چه خوب که اجازه میدی کسرا همه جا دراز بکشه من متوجه این موضوع شدم که کسرا زمانی که یه جا دراز بکشه احساس امنیت میکنه ، احساس میکنه اینجا ماله...
نویسنده :
مامانی کسرا
12:27