کسرا کسرا ، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 11 روز سن داره

پسرم کسرا

سوالات شبانه

  من نمیدونم تو شام این بچه چی میریزیم که این حرفا نصف شب به کله اش میرسه اومده میگه، مامان اگه من به حرفت گوش میدادم  چی ازم میخواستی؟سه تاشُ بگو اینقدر از سوالش تعجب کردم که تا چند لحظه هیچ جوابی واسش نداشتم دلم میخواست خیلی چیزا بهش میگفتم، مثلا نذار آدما اذیتت کنن،  از داشته هات لذت ببر و حسرت چیزی رو نخورد، بدون دنیا میگذره نه سختیش میمونه نه خوشیش. همیشه به خودت امید داشته باش، بزرگ فک کن و با آدمها مهربون باش. اما هیچکدومُ نگفتم چون فک کردم الان زوده درگیر این حرفا شه، بهرحال زندگی همشُ به موقع یادش میده به جاش گفتم - سنتورتُ خیلی تمرین کن که عالی بزنی. -عصبانی نشو و گریه نکن....
20 تير 1396

به بهانه تولد هفت سالگی

    تولد هفت سالگی پسرکُ چند روز زودتر، قبل از شروع شدن تعطیلات تابستونی گرفتم که بتونم دوستاشُ دعوت کنم همزمان با فسقلی ما  یکی دیگه از بچه های کلاسم تولد داشت که چون کسرا دعوت نبود من نفهمیده بودم  بااین حال 9 تا از بچه ها اومدن و یه جشن نسبتا خوب گرفتیم  کلیک کنید           تولد پسرک   امسال گفت کیک تولدم میخوام  آرم ماشین ولوو باشه فوقالعاده نشده اما بدم نیست     بچه ها از راست به چپ: زَک، فرنام، لوکَس، آماندا، لیسا، بشار، کسرا، جیمز، برنارد (الکساندر و لیو هم تو عکس نیستن) امیدوارم سرنوشت قشنگترین اتفا...
16 تير 1396

Midsommar 2017

  جشن اولین روز تابستون. سوئدیا بهش میگن میدسومَر ، در واقع بلندترین روز ساله. از حالا به بعد روزا کوتاه و کوتاه تر میشن. یکی از تصورات خنده داری که مردم بعضا در مورد سوئد دارن اینه که شش ماه شبه شش ماه روز! اینجا بلندترین روزتقریبا 20 ساعته و کوتاهترین روز حدودا 6 ساعت! درسته که تو زمستون همیشه ابری خیلی فرقی نمیکنه حالا خورشید طلوع کنه یا نه ولی  پشت ابرها  یه سرک میکشه شاید واسه همینه که تایستونا بودنشُ جشن میگیرن یه سنبل دارن که نشانه باروری و برکته عکسش بالا سمت چپ هست بهش میگن ستونگ دورش میچرخن، میرقصن و آواز میخونن بچه ها دارن کمک میدن بلندش کنن     ...
14 تير 1396

پشت یونیفرم

  به پسرک گفتم یه عکس پلیس و خلبان بکش نتیجه شد دوتا آقای سیبیلو که اتفاقا اسم هردوتاشونم کسراست! گفتم چرا آقا؟ گفت خوب آقاست دیگه! وقتی بهش عکس پلیس خانم و خلبان خانم نشون دادم تعجب کرد البته من بیشتر از کسرا تعجب کردم که این تفکیک جنسیتی تو ذهن بچه ها چطوری به وجود میاد. این شد که چند روز پیش بردمیش یه برنامه به اسم زنان و مردان پشت یونیفرم. نتیجه به روایت تصویر           به باباش میگه *میدونی دوس دارم در آینده چیکاره شم؟ -نه! چیکاره. *پلیس! -چه خوب. *ولی پلیسا نمیتونن ازدواج کنن میدونی چرا؟ -نه چرا؟ *چون خونواده هاشون...
9 تير 1396

اینم گذشت

  کسرا   پيش   دبستاني   رو   تموم   كرد،   اينجا   بهش   ميگن  كلاس   صفر   به   سوئدي   ميشه  " نولان "  با   تاكيد   روي  لام. واسشون   جشن   گرفتن شعر   خوندن   آهنگ   زدن،   كيك   و   قهوه   خورديم    برگشتم سر کارمون خيلي   شيك   و   ساده       جشن فارغ التحص...
25 خرداد 1396

سوالات اساسی

  روزای همیشه ابری و بارونی سوئد تمومی نداره  نمیخوام غر بزنم ولی دیگه واقعا رو اعصابه ! شنبه شب ساعت ١٢ نصفه شب خوابالو بودماااا اومده ميگه من چندتا سوال دارم بفرماييد! - از يك تا ده به خونمون نمره چند ميدي؟ - از يك تا ده چقدر احساس آرامش ميكني تو خونه؟ - از يك تا ده چقدر از كنار ما بودن خوشحالي؟ بدون ذره اي اغراق همينجور كه ميخونيد نشسته بود و ميپرسيد بعد آخرش كه ...
22 خرداد 1396

برگی از روزگار

تو هر سنی قشنگیای خودتُ داری عمرم کوچولو بودی تپل بودی، بعد که راه افتادی، دندونات که یکی یکی در می اومدن این روزا که یکی یکی دارن می افتن... خلاصه همیشه عشق منی تازگیا خیلی فیلم شدی، شیطنتات زیاد شده مردمُ فیلم میکنی و میخندی یکمم کارای عجیب غریب میکنی  اگه یه روز ازم پرسیدی واست میگم مثلا چیکار کماکان به هنر عکاسی علاقه مندی منم تا هوا خوب میشه تشویقت میکنم که بپری دوتا عکس خاشخاشی بگیری و بیا         امیدورام روزگارت پر برکت باشه و  لبخندت همیشگی  ...
15 خرداد 1396

طعم تابستان

تابستونای سوئد به نظر من خیلی دلگیرتر از زمستوناشه، من این وقت سال دلم خیلی بیشتر میگیره تا زمستونای تاریک و سرد، به هر کی میگم میخنده چه کنیم دیگه، ماهم اینجوری شدیم. پسرک  این روزا غرق دنیای خودشه،با لگوهاش سرگرمه، با تفنگ و بازی دزد و پلیس با آیپدش مشغول میشه و خیلی کاری به کار کسی نداره. بگم از دیروز که خیلی از دستش عصبانی شدم، خسته بودم زنگ زدم باباش بیاد دنبالم فسقلی میگه نه! خودت بیا! اومدم خونه چنان دعوایی باهاش کردم که تو این سن خجالت نمیکشی من خسته و کوفته،  میگی نه بابا باید پیش من بمونه!!! پول تو جیبی بی پول تو جیبی ... بعدم رفتم تخت خوابیدم تا امروز ساعت 3 صبح. اما صب که بیدار شدم رفتم...
12 خرداد 1396

اخلاقم به کی رفته؟

من متوجه شدم اخلاق کسرا وصل به اخلاق من، من خوب باشم، حوصله داشته باشم، اونم خوبه و آرومه امان از روزی که من بی حوصله باشم و با صدمن عسلم نشه طرفم بیان!!! اون موقه ها خونه ما قیامت میشه، من یکی میگم کسرا دوتا. من داد میزنم اون جیغ... پدر کجاست ؟ خیلی خونسرد نسشته چایی میخوره! البته بنده خدا روشهای زیادی رو امتحان کرده اما جواب نداده  این شده که نصمیم گرفته کلا بیخیال شه. روزایی هم بوده که من خسته بودم و کسرا مراعاتمُ کرده ،یا اون بیحوصله بوده و عصبانی ، من آرومش کردم. نمیدونم از این موضوع خوشحال باشم یا نه! ولی به هر حال چیزیه که هست،یه آیینه تمام قد از من و اخلاقم     تویعنی یک ...
1 خرداد 1396
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسرم کسرا می باشد