روزگاركسرا
چند روزی درگیر مراسم عروسی عمه خانم بودیم بعد مراسم پاگشا و جا خالی و... خلاصه ظهر و شب مهمونی. کسرا هم مشغول بازیگوشی و شیطونی یه دوروزی هم مریض شدالهی بگردم میگفت بریم دکتر، نمیدونم چرا اینجا اینقدر راحت میره دکتر اما سوئد انگار دارن میبرنش دور از جون سلاخی!!!! دکتر گفت نباید ...
نویسنده :
مامانی کسرا
23:05