کسرا کسرا ، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 11 روز سن داره

پسرم کسرا

واپسین روزای زمستونی ما

1392/12/26 0:15
نویسنده : مامانی کسرا
649 بازدید
اشتراک گذاری

 

totalgifs.com ursinho-pooh gif gif 12.gif

 

پارسال این موقعه ایران بودم ،دور از حامد . اما خوشحال بودم که در کنار خانواده و دوستان هستم.

ولی از اونجا که خدا گاهی میخواد یه سری حرفها رو به آدم به زبون بی زبونی بزنه!!!!

بنا به دلایل کاملا موجه نه مامان اینا موقع سال تحویل خونه بودن و نه خانواده همسر....

من و کسرا تک و تنها سال تحویل با هم بودیم و بابایی از راه دور با ما.

 

 

شاید اگه لحظه سال تحویل سوئد بودم همش با خودم میگفتم:

ای کاش الان ایران بودم،الان همه دور همن و...

اما در کمال تعجب زمانیکه ایران بودم ،تنها بودم!!!!

درس خوبی بود...

از اون روز به بعد دیگه هیچ زمان مقایسه نکردم،

اگه الان فلان جا بودم چقدر خوب بود یا ای کاش اونجا نبودم ، یا ....

                                                                                         http://www.postsmile.net/img/33/3355.gif

این روزا خونه ما هم حال و هوای عید داره ، عدس کاشتیم ، داریم خونه تکونی میکنیم ،

ماهی قرمز خریدیم .

کسرا میگفت مامان چرا ماهیمون حرف نمیزنه!گفتم مامان بلد نیست یادش بده....

 

 

و اما لابه لای این اتفاقات ، خرابکاری های آقا کسرا هم بود که گفتنش خالی از لطف نیست.خجالت

جمعه سر عصر گرفت خوابید ما هم به امید اینکه تا صبح میخوابه کاریش نداشتیم حدودا

ساعتای ۲صبح بیدار شد ، شام خورد و بازی کرد و تلویزیون دید.

من و حامد ساعت ۵:۳۰ خوابیدیم و شازده همچنان بیدار بود

تا الان که ساعت ۶ عصر روز شنبه است ! کسرا وقتی خوابش بیاد و نخوابه به معنای واقعیه

کلمه قاطی میکنه!

یکی دو بارم سعی کردم  بخوابونمش اما نخوابید ، از پرده اتاقش آویزون شد پرده رو کند!!!

 

 

колобокجا مسواکی رو انداخت تو سینک دستشویی، هم جا مسواکی شکست هم سینکколобок

 

 

در یک کلام طوفان به پا کرد ، کن فیکون ...

تمام روز رو هم به بهانه های مختلف گریه کرد.

چند جا دیدم قطره خون ریخته ، نگاه کردم دیدم سه تا از انگشتاشُ

نمیدونم کجا بریده و خودش نفهمیده....

چسب زدم یکم آروم شد خواب رفت ، بهتره بگم بیهوش شد.

به قول حامد از اون روزای طولانی بوداااااااااااااااااااااا

 

 

خدایا این چند روزه باقیمانده سالُ ختم به خیر کن

 الهی آمین

                                                                            التماس دعاкурочка

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

مهسا
24 اسفند 92 23:39
این پاراگراف اول رو کاملا موافقم... خیلی تجربش رو داشتم... وای منم عدس کاشتم.. اولین بارم هست سبزه رو خودم می کارم... همیشه مامانم می ذاشت... جوونه زده خوشحالم.. نوشته بودید تا الان که ساعت 6 عصر روز یکشنبه هست؟؟؟ شنبه یا یکشنبه؟؟ مگه جا مسواکی چه جنسی داشت که سینک هم شکست؟؟ وای نازی زخم کرده... خون اومده..
مامانی کسرا
پاسخ
عدس راحته اما یه در میون سبز میشه ینی مال من که اینجوری سبز شده!!!! جا مسواکیمون شیشه ای بود و سنگیــــــــــــــــــن فک کنم تو همون سینک دستشویی زخمش کرده
مامان نازنین زهرا
25 اسفند 92 0:46
مامان کسرای عزیز سلام.ممنونم از نظر لطفتون.شما هم لحظه تحویل سال من و نازنین زهرای منو از دعای خیرتون محروم نکنید.سالی سرشار از خیر و برکت رو برای شما و دلبندتون کسراجان آرزومندم.در پناه حق پیروز باشید و پایدار
مامانی کسرا
پاسخ
ممنون از عزیزم که بهم سر زدی باعث افتخار منه، اگه خدا قبول کنه حتما با کمال میل
مامان لیانا
25 اسفند 92 3:30
ای جونم کسری خاله جون چی کار کردی..انشالا خدا نگهدارت باشه پسرک بازیگوش ما قربونش برم پاییز و زمستون بهار هم که داره میاد تیپ کسری همون تابستونیه
مامانی کسرا
پاسخ
کلا نیست بچم تابستون به دنیا اومده تو همون فصل مونده!!!
مامان میلاد
25 اسفند 92 8:15
بهت حق میدم بی معرفتی درآوردم.شما به بزرگواری خودت ببخش.نه بابا دوست جدید کجا بوده.کی بهتر از شما.من به داشتن دوست خوبی مثل شما افتخار میکنم.آخرین پیامم فکر کنم گفته بودم که داغونم برام دعا کن.دغدغه کار از یه طرف و سر و کله زدن با میلاد هم یه طرف.روز به روز که بزرگتر میشه به جای بهتر شدن بدتر میشه.خیلی چیزا رو اینجا نمیتونم بگم عزیزم ایشالا تو یه فرصت مفصل برات توضیح میدم.واقعا درک میکنم که میگی کسرا خیلی اذیتم میکنه.ولی از من به شما نصیحت هیچ وقت نذار بعد از ظهر بیشتر از یک ساعت بخوابه که هم خودش و هم شما اذیت میشین.آخی عزیزم انگشتاش زخمی شده ببوسش.راستی نوشته بودی 12 فروردین برمیگردی یعنی لحظه سال تحویل اینجا نیستی؟مسافرت جایی نمیری؟خیلی دوست دارم ببینمت خیلی خوشحال شدم نوشته بودی سبزه کاشتین و ماهی خریدین و خونه تکونی کردین .ما ایرونیا هر جا باشیم اصالتمون همیشه باهامون هست ایشالا روزای آخر سال خوبی داشته باشی.
مامانی کسرا
پاسخ
عزیزم نگران شدم درگیری و سرت شلوغه انشالله که همه چی به خیری خوشی بگذره و این وروجکا بزرگ شن!امان از دست این پسرا بزرگ شدن تو کارشون نیست! اگه میدونستم میخواد بیچارم کنه که دیگه اصلا نمیذاشتم بخوابه!!!!! اگه بدونی چه کردم نه به جان تو بعد از اینهمه پرواز واقعا نمیتونم دیگه مسافرت برم سه هفته ایران میمونم و دوباره برمیگردم بیاااااااااااااااااااااااا کرمان تو رو خدا
شقایق
25 اسفند 92 10:46
وای عزیزم عجب روز پر ماجرایی داشتین خدا را شکر که بخیر گذشته ایشالا خدا نگهدار وروجک شیطونه ما باشه عزیزم عکس سال قبل خیلی جالب بود منم ازش درس گرفتم وای سال قبل حال ما خیلی بد بود وقتی یادش میکنم با خودم میگم چطوری اون زمان و تحمل کردم پدر شوهرم تازه فوت کرده بود همه در حال گریه بودن
مامانی کسرا
پاسخ
عزیزم، خدا بیامرزه ایشونُ میبینی، دیوانه ام کرد دیروز!!!!
مامان یاسمن و محمد پارسا
25 اسفند 92 11:49
عزیز دلم ارزو می کنم سالی توام با خوبی و خوشی در پیش رو داشته باشید الاهی فداش شم خسته بوده مامان این وروجکا وقتی موقع خوابشونه نمی خوابند اما بعد که خوابشون می گیره چها که نمی کنند
مامانی کسرا
پاسخ
واقعا دیوانه میکنن آدمُ مرسی عزیزم شما هم خوب و خوش باشید
مامان مینا
25 اسفند 92 20:33
ایشالا همیشه سلامت باشه و در حال شیطنت
مامانی کسرا
پاسخ
انشالله
مامان راضیه
26 اسفند 92 0:20
سلام عزیزم عجب سال تحویلی داشتی پس پارسال حالا انشالا سال تحویل امسال همه دور هم باشین و حسابی بهتون خوش بگذره چقدر این فسقلی بامزه است اگه به ماهی قرمزه حرف زدن یاد داد خبرمون کن از کسرا بعید نیست یادش بده و چه روزی رو گذروندی دوستم خدا قوت خدا رو شکر که اتفاق بدی نیوفتاده و به این خسارت های مالی ختم شده فدای سرش اشکال نداره دستشم حتما همون جا با جا مسواکی بریده خدا روشکر که خفیف بوده مراقب خودتون باشید کسرا رو ببوس و التماس دعا واسه سال تحویل
مامانی کسرا
پاسخ
ممنون از لطفت عزیزم اگه خدا قبول کنه حتما خانم خانما
مامان مونس
26 اسفند 92 0:50
آرزو دارم نوروزی که پیش رو داری, آغاز روزایی باشد که آرزو داری….
مامانی کسرا
پاسخ
مرسی گلم
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
26 اسفند 92 3:38
ای واای خدا نکنه تنظیم خواب این وروجکهااا بهم بخوره ایلیا هم همین طوره خوابش که کامل نباشه بهونه گیر و سرتق میشه الهی خاله فدای دستت چقدر چسب زخمات قشنگن فدای سرت خاله جوون جونت سلامت
مامانی کسرا
پاسخ
آخ آخ بیچاره میکنن آدمُ
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
26 اسفند 92 3:40
اخی عزیزم شاید خواست خدا بوده که اون سال تنها باشین تا دیگه هیچ وقت غصه دوری رو نخوری من به فال نیک گرفتم سبزه سال نو مبارک ماهی های خوشگلتون پر جنب و جوش ان شالله
مامانی کسرا
پاسخ
مرسی گلم حتما همین بوده که شما میگی
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسرم کسرا می باشد