کسرا کسرا ، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 21 روز سن داره

پسرم کسرا

کسرا و مسیر رودخونه...

1392/4/8 23:54
نویسنده : مامانی کسرا
629 بازدید
اشتراک گذاری

 

                                        totalgifs.com ursinho-pooh gif gif 11.gif

 

سلام

خوب هستید؟خوش گذشته؟

اینروزا حسابی شنیدم تو ایران خبرای خوب خوبه، خدا رو شکر خیلی خوشحاااااا لم

برای سرزمین مادریم و مردم دوست داشتنیش...

ما هم بد نیستیم خوبیم از دعاهای شما روزگارمون آروم آروم میگذره،

بدون هیچ عجله ای...

پسر کوچولومون هم داره بزرگ میشه و قد میکشه.

گاهی خوشحاله و خونه پر ِ از خنده هاش، گاهی هم...

 

چند روز پیش چند تا کاج جمع کرده که ببره بده به مرغابیا!شکلکــ مهسایی

 

 میگم مادر آخه مرغابیا کاج نمیخوان که!

 میگه واسشون کادو میبرم!

من  نمیدونم والا تعریفش از کادو چیه؟!

راه افتادیم، تا ما هم برسیم به دریاچه راهی بس طولانی رو باید با این آقا کسرا طی کنیم.

واسه خودش میچرخه ، اینور سرک میکشه اونرو نگاه میکنه،

هر چیزه جالبی که ببینه میره و بهش مشغول میشه وخلاصه خوش خوشک میره تا برسیم.

 

 

این از اونجاهاست که بهش ارادت داره، حتما باید بره یه دستی بزنه، سر و گوشی آب بده...شکلکــ مهسایی

 

 

 بلاخره با کلی خواهش و التماس و غرغر و دعوا رسیدیم دریاچه...شکلکــ مهسایی

 

 

تمام کاجا رو پرت کرد تو آب مرغابیا بیان ببرن!حالا دعوا و داد و بیداد که چرا مرغابیا نمیان اینا رو ببرن؟

گفتم ببخشید، آقا انتظار داشته مرغابیا کاجاشُ به چشم بکشن!

کلی توضیح دادم اینا سفتن، بزرگن، تو دهن مرغابیا جا نمیشن تا قانع شده.

دیگه همونجا با خودش بازی کرده ،هر چی چوب، سنگ ، خار و خاشاک بوده انداخته تو آب

حسابی خسته شده اومدین خونه.

ساعت خوابشم چند وقته نکته شده!

۲شایدم سه میخوابه تاساعت۱۲ روز بعد،که باید به زور بیدارش کنیم!

اینم فکری شده واسم ،باید درستش کنم...

                                                 در کل شکرخدا ملالی نیست جز دوری شماشکلکــ مهسایی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

ارغوان
9 تیر 92 0:41
حالا شانس آوردی کادوشون نکرده بوده ولی عاشقشم بدجور. این فکرهای بامزه چطوری به ذهنش خطور می کنه؟!
یار دیرینش هم که تو عکس رخ می نماید: چوب را میگم


اره اون اگه نباشه اصلا نميشه ،هيچ رقمه...
مامان یاسمن و محمد پارسا
9 تیر 92 3:13
اخه شیطون بلا چه کارا که نمی کنی


ميبيني تو روخدا
فریده
9 تیر 92 7:56
خوب آخه چرا مرعابیا قدر آقا کسرای ما رو نمی دونند که با این همه سختی واسشون میوه کاج چیده و آوده ولی اون بی معرفتا نمی خوردن . واقعاً که ؟؟؟


اره والا...
مامان فرح
9 تیر 92 9:43
سودابه جان مواظب کسرا باش که تو دریاچه نیوفته

من بعضی عکساشو میبینم تو دلم خالی میشه مثل اون عکسی که تو بارون وایساده




نه نگران نباشيد حواسم بهش هست آب هم عمق نداره گاهي كه باباش هست ميره وايميسته رو سنگا...

ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
9 تیر 92 11:34
ای پسمل ِ شیطوووووووون ...
عمه هانیا
9 تیر 92 12:49
میبینم که کسرا هم برنامه خوابش شده مثل ساینا و عمه هانیا
شقایق
9 تیر 92 13:59
فدای پسر مهربونم
♥متین من♥
12 تیر 92 16:36
مهربونم کاج اونم واسه مرغابی ها
از بس تو مهربونی کسرا جون شبها هم که دیر میخوابه ای بازیگوش می بوسمت از راه دور


ممنونم خاله جون
مامان راضیه
13 تیر 92 14:18
سلام دوستم بله جای شما حسابی خالیه ایران و عجب خلاقه این قند عسلت چه فکرای باحالی می کنه اون چوب معروفم که باز همراهشه همیشه وقتی بزرگ بشه چقدر کیف می کنه با خوندن این شیرین کاری ها ش امیدوارم عادت خوابش هم عوض بشه هرچند تو این جوری می تونی صبح به کارات برسی ولی خب این جوری خوابیدن براش عادت بشه بعد اذیت می کنه
فریده
15 تیر 92 7:13
سلام
خدای ناکرده اتفاقی که نیفتاده یه مدتیه مطلب نمی ذاری چند تا از پست ها هم که حذف شدند. نگرانتم


سلام نه عزیزم خوبیم امروز آپدیت میکنم وبلاگش،ممنون که به فکرمونی.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسرم کسرا می باشد