کسرا کسرا ، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

پسرم کسرا

بیست مهر

1394/7/23 0:59
نویسنده : مامانی کسرا
1,635 بازدید
اشتراک گذاری

3.gif

 

به بهانه ششمین سالگرد ازدواچمون

 

مرد شوکت زندگی ست... زن شکوه زندگی
مرد عظمت است... زن زیبایی
مرد قدرت است... زن برکت
مرد هیبت است... زن طراوت
شوکت بی شکوه
عظمت بی زیبایی
قدرت بی برکت
و هیبت بی طراوت...
زیبا نمیشود .
زن و مرد مکمل یکدیگرند

بعضی چیزا به عدد کوچیکن مثل همین عدد شش اما عمیقن،  وزنشون سنگینه.

گاهی که به راه اومده نگاه میکنم ، به بالا و پایین مسیر نگاه میکنم با خودم میگم چقدر طولانی بود!

چجوری شد؟

بی شک دعای مادرم بی تاثیر نبود و صد البته صبر تو سختیا.

امیدوارم از دعای شما این راه ادامه داشته باشه . . . 

بذارید بگم از فسقلی خونمون که چند روزه حسابی مریضه!

تو یه سیکل بسته بد افتادیم! من مریض میشم بعد کسرا بعد بابایی و این موضوع الان یک ماهه ادامه داره

و هیچ راهی به بیرون هم نداره!

گاهی سرماخوردگی، گاهی تب، گاهی حالت تهوع و . . .

به تمام موارد بالا بهم ریختن خواب کسرا رو هم اضافه کنید!ساعت شش عصر با تمام دعواها و سر و

صداهای من میخوابه در واقع بیهوش میشه سه صبح بیدار میشه!!!

کلا اوضاع جالبی نیست! 

اما چون چاره ای نداریم بیخیالی طی میکنیم به قول دوستان.

لابد این نیز بگذرد . . .

امروز واسه اولین بار فرستادمش خرید!

عکس ماستی که میخواستم نشونش دادم  رفت و خرید و آورد

فسقلی چه زود داره بزرگ میشه

اومده میگه من دیگه شدم بابای خونهقه قهه

گفتم تا بابای خونه شدن راه زیادی مونده ولی شروع باشکوهی بود عزیزممحبت

 

چند روز پیش رفتیم تولد فرنام پسر خاله نازلی!

کیک تولدشُ من واسش درست کردم

خدا یوتیوپُ از من نگیره، البته نبوغ خودمم بی تاثیر نبوداااا   زیبا

 

 

 

فک کنم از همون مهمونی خواب کسرا بهم ریخت!

امیدوارم به زودی اوضاع یکم بهتر شه!

امسال متاسفانه( شایدم خوشبختانهزبان حالا میگم چرا خوشبختانه) کریسمس نمیتونیم بیایم ایران!

تعطیلات فقط دوهفته داریم و بابایی هم نمیتونه امسال به عادت هر سال بیشتر مرخصی بگیره،

 کلاس خیلی خیلی مهمی داره و نتیجه این که میمونیم اینجا در خدمت آب و هوای

زیبای سوئد شاید عید اومدیم!

شاید!

حالا چرا خوشبختانه، اعتراف میکنم اومدن به ایران خیلی خوبه واقعا استراحت خوبیه در این شکی نیست 

اما استرس برگشت و رفت و آمد به تهران واااقعا ازمون انرژی میگیره در این حد که

همیشه خسته میایم ایران و خسته تر برمیگردیم و جالبه این تجربه فقط واسه سفر ایرانه!

بقیه جاها اصلا و ابدا اینجوری نیست!

این شد که امسال عطاشُ به لقاش فعلا میبخشیم و میمونیم اجازه

امیدوارم خیلی سخت نگذرهچشمکخبر قابل عرض دیگه ای نیست چز روزمرگی و زندگی.

 

الهی

کمک کن آنچه را تو زود میخواهی ما دیر نخواهیم و آنچه تو دیر میخواهی ما زود نجوییم

 

flowers.gif

 

 

 

پسندها (2)

نظرات (8)

بابا و مامان
24 مهر 94 7:51
سلام عزیزم ایشالاه که این سرما خوردگی لعنتی ازتون دور بشه و سلامتیتون را بدست بیارید اتفاقا منم این روزا درگیر سرما خوردگی بچه ها هستم
مامانی کسرا
پاسخ
عزیزای خاله، الهی زودتر خوب شنانشالله خدا همه بچه ها رو صحیح و سالم نگه داره
بابا و مامان
24 مهر 94 7:52
عزیزم هر جا هستید همیشه سالم و سلامت باشید
مامانی کسرا
پاسخ
مرسی عزیز دلم
بابا و مامان
24 مهر 94 7:52
ماشالاه به کسری جون که ماشالاه اقا شده
مامانی کسرا
پاسخ
ماشالله به دسته های گلت عزیزم
بابا علی
25 مهر 94 12:59
بزرگ شدن آقا کسرا چقدر غرورانگیزه امیدوارم خدا حفظش کنه سالگرد ازدواجتون رو تبریک می گم به آقا حامد سلام یرسان امیدوارم هرچه زود تر سلامتی تان را باز یابید.
مامانی کسرا
پاسخ
ممنونیم پدر جان، خیلی لطف کردین، انشالله سالم باشید و سربلند.به امید دیداد
محبوبه مامان الینا
25 مهر 94 17:10
سالگرد یکی شدنت مبارک عزیزم ای جانم که با خرید ماست تبدیل به بابای خونه شده گل پسرمون کیک هم خیلی خوب شده دوست هنرمندم
مامانی کسرا
پاسخ
ممنونم از لطفت خانمیالهی همیشه دلتون شاد باشه آره میبین فسقلی چه زود زد به نام خودش قربونتون برم من که اینقدر به من لطف داری
مامانی رضا
26 مهر 94 9:23
سلام عزیزم.. سالگرد ازدواجتون مبارک انشاءا... هر کجا هستین خوب و خوش و خرم باشید در کنار هم آفرین به آقا کسرا که بزرگ شده و واسه مامانیش خرید هم میکنه باریکلا گل پسرررررر کیک هم عالی شده آفرین به این همه ذوق و هنر
مامانی کسرا
پاسخ
ممنونم از لصف و محبتت بیدریغتون انشالله که گل پسرتون صحیح و سالم باشه و عاقبت بخیر
مامان فرح
26 مهر 94 21:00
20 مهر مبارک تو این ماه از بس که مریض بودی من اصلا حال خودمو نفهمیدم وقتی ظرف ماست دست کسرا دیدم قافل گیر شدم تمام بچگی های شما در ذهنم تداعی شد هر کدوم به نوع خودتون خوبی های خاصی داشتین شما ها هم اهل خرید بودید وقتی کسرا خرید کرده بود و برگشته بود تا حدودی خیالم راحتر شد بزرگسالان خوب و بد زندگيشون خودشون انتخاب میکنن من همیشه به بچه ها فکر میکنم که مثل گلی میمونن که باید باغبان خوبی داشته باشن چون همیشه بزرگسالی نماد بچگیست انشا الله سختی های تو در غربت نتیجه بخش باشد
مامانی کسرا
پاسخ
بجه هام گاهی مجبورن تاوان اشتباهات و انتخابات پدر ومادرشانُ بدن! شاید چیزی که من همیشه به خاطرش نگران بودم همینه که مجبورم جای کسرا هم تصمیم بگیرم .شاید اون جای دیگه ای خوش باشه و فک میکنه که جای دیگه ای خوشبخت تره. امیدوارم بخاطر این تصمیم و انتخاب منُ سرزنش نکنه مرسی که هستی مادر جان مواظب خودت باش
فریده
3 آبان 94 9:54
سالگرد ازدواجتون مبارک ، عجب روزی هم بوده ، روز بزگداشت حافظ . پسرمون دیگه حسابی واسه خودش مردی شده ، چه مرد خانه خوشکلی هم هست . الهی سالم باشه و سلامت
مامانی کسرا
پاسخ
مرسی از تبریکت خانمیآره همیشه یاد حافظ میافتیم روز بیست مهر الهی همه بچه ها سالم باشن و عاقبت بخیر
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسرم کسرا می باشد