سلام سلاااااام همگی سلام....

سلام! خوبین؟ من همش فک میکردم که مشکل از منه که نمیتونم وبو بالا بیارم!

من خیلی نگران بودم.. می ترسیدم اون مزاحمهای لعنتی حکت کرده باشن..یا مثلا باعث شده باشن وبلاگ رو ببندن... خیلی حالم گرفته بود خوشحالم برگشتی ی ی ی ی

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام وای که چه قدر دلم براتون تنگ شده بود کلی نگرانت شده بودیم اما پریسا جون گفتن حالتون خوبه خب خدا رو شکر.

سلام سودابه جون نازنين. خيلي خوشحالم كه باز ميام وبلاگت. دفعه آخري كه اومدم يادمه رمزيش كرده بودي. ببخش كه خيلي بي وفام. من همچنان درگير پايان نامه هستم و به سلامتي ٦ ترمه شدم رفت. الان هم مشغول فصل آخرم. ايشالا اگه خدا كمك كنه تا ٢٠ تير دفاع مي كنم. يعني بايد دفاع كنم چون بعدش تعطيلات اساتيد شروع ميشه و وا مصيبتا. ايشالا كامنت بعدي را بعد دفاع ميذارم. راستي شاغل هم شدم، نمي دونم گفته بودم يا نه. فعلا تا زمان تحويل ٥ فصل به راهنما مرخصي گرفتم. خيلي برام دعا كن بدجور فشار رومه، هم براي اينكه زودتر تموم كنم و هم براي اينكه مدركم را ببرم سر كار. سر همين دانشجو بودنم انقدر اذيتم كردن كه حد نداره. خلاصه خيييييلي دلم برات تنگ شده بود سودابه جونم. كسرا جوني را از طرف من ببوس  

ای بابا مامان جون کجا بودید از چند تا از دوستانتون سوال کردم فقط ارغوان خان جواب دادند که خبری ازتون نداشتند تو وبلاگ براتون پیامگذاشتم اخه یه خبری چیزی خدا را شکر حالتون خوبه همیشه سالم و سلامت باشید خوشحالم که برگشتید