کسرا کسرا ، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 21 روز سن داره

پسرم کسرا

چرا پرت میکنه؟؟!!!

1392/5/14 0:58
نویسنده : مامانی کسرا
336 بازدید
اشتراک گذاری

 

                                                                                              tweety15.gif

 

 

سالها پیش یه فیلم کوتاه از تلویزیون ایران پخش شد که الان نه اسمش یادمه

نه جزئیات فیلم و نه حتی بازیگراش.

اما موضوع کلی فیلم در مورد دختر بچه ۵ یا۶ ساله ای بود که پدر و مادرش

هر دو کارمند بودن بچه رو میذاشتن تو خونه درُ قفل میکردن میرفتن تا ظهر. دقیقا این صحنه اش

یادمه، دختر بچه عروسکشُ مینداخت پایین رهگذرا میدیدن،یا از همون پایین یکی دو

ساعتی باهاش حرف میزدن 

 یا واسش میاوردن بالا و پشت در مینشستن و باهاش حرف میزدن...

سالها بعد تو کشور سوئد یه پسر بچه سه ساله هم دقیقا همین کارو میکنه اسباب بازیاشُ

میندازه پایین، ملت یا از پایین واسش میندازن بالا یا مثل امروز یه دختر و پسر سیاه پوست،

واسش میارن تا در خونه و باهاش دوست میشن...

دختر متعجب می پرسه، چرا پرت میکنه؟میگم نمیدونم والا میخوای خودت ازش بپرس!

اونا که رفتن دوباره و دوباره و دوباره...

اما این بهانه ای شد تا با "یه دی دیا" دختر بچه سیاه پوست آفریقایی الاصلی دوست شه و 

با هم پاپکورن بخورن...

 

 

 

هیچ زبان مشترکی ندارن اما همینکه با هم دوست شدن من خیلی خوشحالم

                                                                                                  خدایا ممنونمрыба

  

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان یاسمن و محمد پارسا
14 مرداد 92 4:28
اخی مامان دلش تنگ میشه خوب ای شیطون بلا


اره واقعا موافقممممممم
فریده
14 مرداد 92 14:10
چقدر کسرا باهوش هست . چقدر من کسرا رو دوست دارم . همین طور مامان کسرا رو



چقدر شما مهربونيد،چقدر شما به ما لطف داريد چقدر هم دل به دل راه داره و ما شما رو دوست داريم
ارغوان
14 مرداد 92 15:18
خدا رو شکر پس بلاخره دوست از راه رسییییید ایشالا تا چند وقت دیگه انقدر دوست پیدا کنه که اصلا فرصت سرخاروندن نداشته باشه...

سودابه جون کسرا را می خوای بذاری مدرسه سوئدی ها؟ الآن میتونه سوئدی صحبت کنه که با بچه های اونا دوست بشه؟

پ.ن: منم فیلمه را یادمه ولی بازیگراش هیچ کدوم مشهور نبودن یادش بخیر قشنگ بود


مهد که حتما باید بفرستم مهد سوئدی چون حق انتخاب دیگه ای ندارم

اما شاید پیش دبستانی بفرستمش دوزبانه انگلیسی و سوئدی

تو مهد مشکلی پیدا نمیکنه

انشالله واسش دعا کنید به امید خدا که بره و آروم بگیره






مامان ساینا
14 مرداد 92 18:33
عززززززززززززززززززززیزم
مامان طاهره میگفت اززشون ترسیده بوده آره؟؟؟
الهی فدات شم کاش زودتر یه بچه ایرانی پیدا شه تو رو از تنهایی در بیاره تا وقتی تو اونجا احساس تنهایی کنی ماهم اینجا آرامش نداریم


نه اتفاقا خیلی باهاشون خوبه!
اوایل از مردای سیاه پوست میترسید اما الان خوبه
با همشون خوبه...
عمه هانیا
15 مرداد 92 1:01
عزیزم خدا رو شکر دوست پیدا کردی
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسرم کسرا می باشد