کسرا کسرا ، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

پسرم کسرا

آتیش روشن کردن

1392/5/17 21:21
نویسنده : مامانی کسرا
462 بازدید
اشتراک گذاری

                                                                poesenhond14.gif

 

 

در لیست علایق کوچوی سه ساله ما

بعد چوب آتیش نقش پر رنگی داره ینی شما واسش آتیش روشن کن

این بچه دوساعت سرگرمه

در یکی از صبحای دونفرمون ، آقا کسرا هوس آتیش کردن ،ما هم در نقش مادر ِ در خدمت خانواده

شال و کلاه کردیم و رفتیم به درست کردن آتیش.

رفتیم با هم هیزوم جمع کنیم.

 

 

البته لابه لاش درس حشره شناسی و عنکبوت شناسی و حلزون شناسی رو هم گذروندیم...

 

 

از اونجاییکه نیم ساعت قبلش مثل دوش آب بارون باریده بود ، همه هیزوما خیس بودن!

گفتیم چیکار کنیم، چیکار نکنیم...!؟

آهان برگ جمع میکنیم ، با برگ آتیش روشن میکنیم.

 

 

خلاصه بعد از کلی مرارت آتیش روبه راه شد ... 

 

 

آتیش که خاموش شد، من نمیدونم این انبرُ از کجا پیدا کرد، زغالا رو از اینور میریخت اونور

دوباره از اونور میریخت اینور دوباره...

 

 

آخرشم جارو رو برداشته که من اینجا رو تمیز کنم بعد بریم!

هر چی هم که من توضیح بدم مامان ما که چیزی نخوردیم که تو میخوای جارو کنی 

فایده ای ندارد که ندارد.

پس به همون عکاسیمون میپردازیم و راحتش میذاریم...

 

 

اومدیم خونه و به زندگانی ادامه دادیم...

این اتفاق مال چند روز پیش بود الانم کنار من نشسته داره با گوشیم از زمین و زمان و در

و قالی عکس میگیره ،اسباب بازیاشُ مرتب میکنه که ازشون عکس بگیره...

راستی بهتون گفتم گوشیمُ از پنجره انداخت بیرون!

بعله آیفون 5 هشت هزار کرونی (واحد پول سوئد ) رو در چشم به هم زدنی

از طبقه اول انداخت پایین، صفحه اش شکست.

گفتن نصف همون پولُ میگیریم صفحه اشُ عوض میکنیم ،نمیدونم بدم درستش کنن یا نه!

اما باعث شد تا یکماه نذارم به گوشیم دست بزنه.

بعله اینم از آقا کسرای عزیز ما که اینقدر پسر خوب و دوست داشتنیه

ما که مخلصشیم...

این عکس رو هم همین الان که روبه روی من با سبد

خریدش (به قول خودش) نشسته و داره واسه خودش قصه میگه ،ازش گرفتم

 

 

 

                                                                                              خدایا شکرت

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان یاسمن و محمد پارسا
17 مرداد 92 17:50
فدای این پسر عشق چوب وای کسری جون پارسا هم چوب دوست داره هم اتیش عشق اینه شمع روشن کنی بدو بدو بیاد فوت کنه الهی مامان یاسمن و پارسا هم این روزا تو خرید بسر می برند کسری جون اینجا بودید سه تای می رفتید خرید مامان چه بامزه تعریف کردید موضوع گوشیتون را فدای این پسر بلا بشم من غصه نخور مامان یکی دیگه می خرید
بابا مهدی
17 مرداد 92 18:27
سلام باارزوی خوشبختی برای شما واقا کسرا اتش روشن کردنتان خیلی باحال بود
عمه هانیا
20 مرداد 92 16:26
عزیزم دیشب به یاد تو با بابا مهدی و مامان طاهره یه آتیش گنده درست کردیم و کلی جات خالی بود


مرسي عمه هانياي عزيز
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسرم کسرا می باشد