کسرا کسرا ، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 12 روز سن داره

پسرم کسرا

آلپ+هایدی+غر+تولد+سوییس

    حتما پسر کوچولوی غرغروی هشت سالتونُ واسه تولدش ببرید سوییس که قشنگ دهنتونُ آسفالت کنه   باور نمی کنین؟ امتحان کنین   از من گفتن بود. از شوخی و غرغرای پسرک که بگذریم  سفر سوییس بدون هیچ رقیبی یکی از بهترین سفرای سالهای اخیرمون بود مسافرت ده روزه ای که با  پرواز مستقیم از گوتنبرگ به زوریخ شروع شد  بعد  با ماشین توش قل خوردیم  اینور قل خوردیم  اونور.    دنیای دیگه ای بود واسه خودش، یه کشور با چند تا زبان و فرهنگ کاملا متفاوت شمال کشور که میشد زوریخ و برن بیشتر آلمانی حرف میزدن با فرهنگ آلمانی ...
5 مرداد 1397

یک زن

    دلم شعر میخواهد با یک فنجان چای با طعم بهار نارنج یک سکوت به بلندای صنوبر دلم باران میخواهد قدم زدنی طولانی دلم عشق میخواد تپیدنی بی امان دلم ... آمدی؟ چه خوب :) دلم چه بخواهد جز بودنت ...
5 مرداد 1397

آفتاب آسمان زمین . . . من کیم اون کیه؟

      وقتی بخوای یه روز هیجان انگیز داشته باشی هیچ کاری بهتر از شهربازی رفتن نیست ما هم روز یکشنبه  پسر کوچولومونُ با دوستش که از مامانش قرض گرفته بودیم 11 صب بردیم لیسبری(اسم شهربازی) 7 شب دیگه به زور درشون آوردم     میترسید سوار بعضی اسباب بازی ها شه به هوای اون بغل دستی سوار میشد   با هم خوب بودن  ، مراعات همدیگرو میکردن آراز هم پسر سالمیه، بدون  بدجنسی و آزار اذیت های بجه ها تو این سن... دم مامانش گرم   خواهان آنم که ضربان قلبتان به لبخندهای مکرر تکرار شود و هر آنچه به دل آرزو دارید بی بهانه  ا...
12 تير 1397

تابستان در راه است

  اینجا تو سوئد هر سال شروع تابستونُ جشن میگیرن به امید روزای خوب و شبای دلچسب اما ما به جای جشن گرفتن امسال رفتیم سفر یه سفر کوتاه و خوب، با همسفرای خوب الان که به خودم نگاه میکنم میبینم خیلی بیشتر شبیه اون چیزی هستم که میخواستم باشم یه زندگی بدون تجملات ولی آروم یه سری دوست که میشه باهاشون رفت سفر و خوش گذروند یه عالمه کتاب که میتونم ساعتها خودمُ باهاشون سرگرم کنم دوستای قدیمی که یهو از فضای مجازی سر در میارن خلاصه یه عالمه چیزای کوچیک و ساده که میشه باهاشون کیف کرد   یه ویلا جنوب سوئد اجاره کردیم و دو شب و سه روز خوش گذروندیم فوتبال بازی کردیم ، فوتبال د...
7 تير 1397

بابایی بزرگ میشود :)

  مرد زندگی بنده ، بابایی جون جنابعالی  35 ساله شدن در یک اتفاق ناگهانی دوستامونُ دعوت کردیم و  واسه تولدش سورپرایزش کردیم   توی جاده ای که انتهاش معلوم نیست پیاده یا سواره بودنمون فرقی نمی کنه، اما اگه همراهی داشته باشیم که تنهامون نذاره ،بی انتها بودن جاده بی اهمیت میشه عمرت پر برکت مرد صبور زندگی ...
21 خرداد 1397

شنبه اینطوری دوس دارم

  یه روز شنبه خوب با کتابخونه رفتن شروع میشه و به خرید کردن واسه فسقلی ختم میشه این روزا گوش شیطون کر هوای سوئد عالیه بیشتر اوقات آفتابیه، صاف و روشن و این یعنی بهتر از این نمیشه ما هم گاهی با دوستامون گاهی با خودمون سه تایی از این روزا  لذت میبریم این اواخر بیشتر از همیشه خودمم و از بودن با آدمای دوروبرم لذت میبرم  فسقلی جان اگه بخوام یه نصحیت به یادگار اینجا واست بنویسم اینه که همه آدمها خوبن مگر اینکه خلافش ثابت شه این شعار نیست ،عین حقیقته اما قرار نیست همه این خوبان تو زندگی ما باشن ما با اونا که سالم زندگی میکنن معاشرت میکنیم با اونا که ذهن و زبونشونُ درگیر موضوعات...
14 خرداد 1397

هشتمین سال زندگی پسرک هم گذشت

تا دوهفته دیگه مدرسه ها تعطیل میشه با فسقلی تصمیم گرفتیم تا وقت هست دست بکار شیم و یه تولد زودکی بگیریم. از اونجایی که این وروجک خیلی AirHop  دوس داره همه رو اونجا دعوت کردیم فسقلی جان دستور دادن فقط پسرا رو دعوت کنم، ما هم گفتیم چشم (اون خانم خوشگلی که تو عکسا خواهید دید خواهر کوچیک یکی از بچه هاست که یهو به جمع ما اضافه شد) از 11 نفردعوتیمون 9 نفرشون با اومدنشون ما رو خوشحال کردن     یکی از بهترین و راحت ترین تولدایی بود که تا حالا گرفته بودم یه کوچولو بیشتر از همیشه هزینه شد اما ...
1 خرداد 1397

سهم این روزای ما از زندگی

10 می تعطیل بود یه جمعه هم زدیم سرش، یه آخر هفته طولانی با یکی از دوستان رفتیم دانمارک. به جرات میشه گفت یکی از بهترین سفرای این سالای اخیرمون بود تنها قسمت بد سفر تنها بودن کسرا بود که اونم  با بابایی نوبتی سرشُ گرم کردیم ما همیشه سه تایی بهمون خوش میگذره یعنی ترجیح میدیم سه تایی بریم سفر اما بعد از مدت ها فهمیدیم یه همسفر خوب چطوری میتونه یه سفر معمولی رو تبدیل کنه به بهترین سفر بگذریم چند سال پیش رفته بودیم لگو لند و  امسال تصمیم گرفتیم بریم پارک آبی دانمارک که اتفاقا سربسته است. واااااقعا جای باحالی بود. رانندگی طولانی داشت ، خسته شدیم ولی سفر خوبی بود تو این...
25 ارديبهشت 1397

بیست سوالی+شعر یادت نره+مردم

    اومده میگه مامان اون آهنگُ میذاری تو دلم گفتم بسم الله دوباره سوال هوش شروع شد یه لبخند گشاد تحویلش دادم گفتم کدوم آهنگ پسرم گفت همون که در مورد مردمه! با خودم گفتم ای ول چه زود پیداش کردم  آهنگ حامد همایون که میگه "مردم شهر بهوشید هر چه دارید و ندارید..." گفتم این آهنگُ میگی مادر؟ گفت نه این نیست! (بدبخت شديم) گفتم خوب یکم توضیح در موردش بده -شاده یا غمگین؟ +وسطه -میشه باهاش رقصید؟ +ام م م م م ....  یکم آره -کجا گوش دادیم؟+همه جا -یه راهنمایی میکنی؟+آره اولش تاریکه بعد روشن میشه خدایا منُ از دست این نجات بده .  . . بعد از ده دق...
10 ارديبهشت 1397

ماجراهای من و پسرکی که میخواد مستقل شه

امروز نهم آپریل 2018 بنده مامانی کسرا مثل همیشه ساعت شش از خواب بیدار شدم یکمی تو تخت غلت زدم صبحانه آماده کردم در اتاق کسرا رو باز کردم که بیدارش کنم دیدم کسرا نییییییییییییییست . . . اینورُ گشتم، اونورُ گشتم نبود! هیچ جا نبود! داشتم بی هوش میشدم حالا هر چی به مدرسه زنگ میزدم اونجا هم کسی جواب نمیداد! به پهنای صورت اشک میریختم اصلا نمیفهمیدم کجا ممکنه رفته باشه ساعت چند بیدار شده ، چطور رفته که من نفهمیدم... رسیدم مدرسه سوسن معلمشُ دیدم تعریف کردم که من خواب بودم بیدار شدم کسرا خونه نبود! رفتیم تو مدرسه دیدم  بعله نشسته داره صبحانه میخوره دیگه نمیفهمیدم چی میگم یا چیک...
20 فروردين 1397
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسرم کسرا می باشد