برگی از زندگی ما
آخر هفته مون رو به اتمامه . هوا هم بهاری و بارونی، سوز سردی داره و همه ما رو سرماخورده کرده. کسرا هم که انگار نافشُ بستن به غر غر غر... چند روز پیش همو آردلان پیشمون بود! بنده خدا تولدش بود!خودش کیک خریده بود، اومد پیش ما کسرا هم که کلا عاشق تولد بازی! صدبار ازعموش پرسید، تولد منه؟ اون بنده خدا هم میگفت آره ، به جان خودم آره ، باور کن آره . . . سی ثانیه رفت آب بازی کنه اومدم دیدم ای داد بیداد!!!!بیا ببین چه خبره ه ه ه ه تا یه خراب کاریم میکنه سریع قیافشُ اینجوری میکنه، آدم دلش نمیاد یه چیزی بهش بگه....&nbs...
نویسنده :
مامانی کسرا
18:55