کسرا کسرا ، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره

پسرم کسرا

موجود خیالی

    تو مدرسه یه کلاس دارن به اسم کلاس عکس! من خودمم کنجکاو بودم که چیکار میکنن اونجا؟چی بهشون یاد میدن؟ آیا واقعا عکس میگیرن؟ امروز دیدم ایمیل اومده از معلم این کلاس که آره ما اینحا بیشتر تمرین رنگ میکنیم فعلا  و من از بچه ها خواستم این جلسه موجود خیالی که تو ذهنشون هستُ نقاشی کنن! اینم موجود خیالیه کسرا     در توضیح عکس هم نوشته شده که این ترکیبی از جوجه تیغی، اژدها و  دایناسور می باشد خسته نباشی مادر جان تو ذهنت چه خبره که این موجود خیالی ازش سر درآورده ...
19 مهر 1397

بوداپست+همسفر+ساده لذت ببریم

  عمل دست مامانی و خونه موندنش بهانه ای شد واسه یه سفر کوچولو و یهویی عمیقا به این جمله ایمان دارم که میگه " سفر یعنی تازه شدن" پس رفتیم که تازه شیم   داشتن دوستایی که پایه سفر آدم باشن  فک کنم مهمترین شانس آدم  تو زندگیشه از اون مدلا که  نصف شب بهشون زنگ بزنی بگی یه بلیط ارزون واسه بوداپست پیدا کردم بریم اونا هم بگن بریییییییییییییم یه ساک کوچیک و یه هتل درب و داغون و ارزون و یه عالمه خاطره خوب  و پسر بچه ای که میزان غر زدنش کمی، و فقط کمی  از سفرای اخیر کمتر بود   بوداپست فوق العاده شهر قشنگ و ارزون...
5 مهر 1397

پیکاسو میشود

تابستون  که مدرسه ی فسقلی  تعطیل بود یه روز با من اومد محل کارم  خیلی واسش کسل کننده بود یکم نقاشی کشید یکم با ایپد بازی کرد، دور خودش چرخید تا رفتیم خونه نتیجه شیطنتای پسرک شد این... یعنی بیا حالا بچه بزرگ کن مدرسه ها شروع شده خیلی درگیره درس و مدرسه و کلاسای خارج از برنامه است. شاید خیلی سرشُ با کلاسای اینور و اونور شلوغ کردم اما فک میکنم لازمه .  مخصوصا زمستونا با شبای طولانی و روزای سردش. کلاس کاراته میره با بی میلی تماااااام. تا زورم میرسه میفرستمش امیدوارم بعدا که اینُ میخونه خیلی فحش نده   کلاس فارسی و شنا رو دوس داره ، راحت میره من مینویسم راحت میره...
27 شهريور 1397

آلپ+هایدی+غر+تولد+سوییس

    حتما پسر کوچولوی غرغروی هشت سالتونُ واسه تولدش ببرید سوییس که قشنگ دهنتونُ آسفالت کنه   باور نمی کنین؟ امتحان کنین   از من گفتن بود. از شوخی و غرغرای پسرک که بگذریم  سفر سوییس بدون هیچ رقیبی یکی از بهترین سفرای سالهای اخیرمون بود مسافرت ده روزه ای که با  پرواز مستقیم از گوتنبرگ به زوریخ شروع شد  بعد  با ماشین توش قل خوردیم  اینور قل خوردیم  اونور.    دنیای دیگه ای بود واسه خودش، یه کشور با چند تا زبان و فرهنگ کاملا متفاوت شمال کشور که میشد زوریخ و برن بیشتر آلمانی حرف میزدن با فرهنگ آلمانی ...
5 مرداد 1397

یک زن

    دلم شعر میخواهد با یک فنجان چای با طعم بهار نارنج یک سکوت به بلندای صنوبر دلم باران میخواهد قدم زدنی طولانی دلم عشق میخواد تپیدنی بی امان دلم ... آمدی؟ چه خوب :) دلم چه بخواهد جز بودنت ...
5 مرداد 1397

آفتاب آسمان زمین . . . من کیم اون کیه؟

      وقتی بخوای یه روز هیجان انگیز داشته باشی هیچ کاری بهتر از شهربازی رفتن نیست ما هم روز یکشنبه  پسر کوچولومونُ با دوستش که از مامانش قرض گرفته بودیم 11 صب بردیم لیسبری(اسم شهربازی) 7 شب دیگه به زور درشون آوردم     میترسید سوار بعضی اسباب بازی ها شه به هوای اون بغل دستی سوار میشد   با هم خوب بودن  ، مراعات همدیگرو میکردن آراز هم پسر سالمیه، بدون  بدجنسی و آزار اذیت های بجه ها تو این سن... دم مامانش گرم   خواهان آنم که ضربان قلبتان به لبخندهای مکرر تکرار شود و هر آنچه به دل آرزو دارید بی بهانه  ا...
12 تير 1397

تابستان در راه است

  اینجا تو سوئد هر سال شروع تابستونُ جشن میگیرن به امید روزای خوب و شبای دلچسب اما ما به جای جشن گرفتن امسال رفتیم سفر یه سفر کوتاه و خوب، با همسفرای خوب الان که به خودم نگاه میکنم میبینم خیلی بیشتر شبیه اون چیزی هستم که میخواستم باشم یه زندگی بدون تجملات ولی آروم یه سری دوست که میشه باهاشون رفت سفر و خوش گذروند یه عالمه کتاب که میتونم ساعتها خودمُ باهاشون سرگرم کنم دوستای قدیمی که یهو از فضای مجازی سر در میارن خلاصه یه عالمه چیزای کوچیک و ساده که میشه باهاشون کیف کرد   یه ویلا جنوب سوئد اجاره کردیم و دو شب و سه روز خوش گذروندیم فوتبال بازی کردیم ، فوتبال د...
7 تير 1397
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسرم کسرا می باشد