دو قدم مانده.....
دو قدم مانده..... 
تعداد جملاتی که در طول زندگیم شنیدم و باعث شده فک کنم از تعداد انگشتای دستم بیشتر نیست!
یکیشونُ همین اواخر شنیدم !
جمله ایست منصوب به امام صادق (ع):
"اگر انسانی، انسانی را بخاطر گناهی سرزنش کند، نـــــمـــــیرد تا خود آن گناه را مرتکب شود!"
این جمله حجت ُ بر آدم تموم میکنه!
یعنی تمام اون چیزی که باید واسه زندگی بدونی و بهش عمل کنی تو این جمله هست!
یه جور عجیبی با روح و روان آدم بازی میکنه ، اصلا از روزی که شنیدمش نمیتونم بهش فک نکنم!
خلاصه این جمله با ما همان کرد که "بوی جوی مولیان " با ابونصر سامانی...
آخرین روزای پاییزیتون به خیر و خوشی.
به قول دوستی :
دو قدم مانده که پاییز به یغما برود
این همه رنگ قشنگ از کف دنیا برود
امیدوارم فصل زیبای زمستون بهترینها رو با خودش واستون به همراه داشته باشه.
در این گذر پاییزی ما هم خوبیم و شکر گذار.
پسر کوچولوی زندگیمونم تو دنیای کودکانه خودش مشغوله.بازی میکنه، یادمیگیره، بهم میریزه و بزرگ میشه...
چند وقتیه با لگو خیلی حال میکنه!فک کنم اقتضا سنش باشه.
رفته بودیم اسباب بازی فروشی، از تمام اون اسباب بازیهای بزرگ و کوچیک گفت دوباره واسش
لگو بخرم ،با اینکه داشت!
هر چی بهش پیشنهاد دادم که میخوای یه چی دیگه بگیریم گفت نه! همون!
این فسقلی از حالا حرفش یکیه!
بازیاش کاملا پسرونه است!
یا با آچار و پیچ گوشتی سرو کار داره یا با توپ و تفنگ!
تمام مدتم داره با یه آدم خیالی میجنگه!
آخر هفته گذشته هم مهمون خاله نازلی بودیم.
یه مهمونی کوچولو بود که ما شب موندگار شدیم !در طول شب پسر خیلی خوبی بود ،
اما نگید و نپرسید از آخر شب! اولش با بابایی رفت که بخوابه
نمیدونم چی شد یهو پنج دقیقه بعد بیدار شد ، شارژ و سر حال اومد پیش ما!
نگو باباش درو باز کرده بیدار شده!حالا مگه خواب میرفت!
از اون وقتاییم بود که قاطی کرده بود!!!!!!
از سر و کول مردم بالا میرفت!داد میزد ، بالا میپرید پایین میپرید....
دیگه به زور ساعت ۳صبح خوابوندمش!
بهمون خوش گذشت ! کسرا با بچه ها سرگرم بود ،ما هم باخودمون!
تجربه نشون داده خیلی از آدما نباید تعریف کرد
اما این محبت بدون چشمداشت نازلی باعث شده
من و خیلیای دیگه کنارش راحت باشیم.
امیدوارم این دوستی پایدار بمونه.
انشالله....
بگذریم، هر سال تو مهد ازشون عکس میگیرن!
پارسال فک کنم قبل از اینکه کسرا بیاد مهد عکسُ گرفته بودن
اینم عکس امسال وروجک
در وصف حال و هوای این روزا باید بگم ،دیگه واقعا بوی سال نو میاد! آدم دلش یه جوری میشه!
نمیدونه خوشحال باشه یا ناراحت!
اما اینقدر قشنگه که ناخودآگاه دل آدم وا میشه 
همه جا پر از نور و شمع و تزیینه
این ویترین یه مغازه است که از راست به چپ خونه بابانوئلا رو نشون میده ، بعد نامه های بچه ها رو دارن
میخونن ، تاریخ ۲۴ دسامبر که شب کریمسسُ نشون میده و آماده کردن کادو ها و...
چه زحمتی میکشن این بابانوئلای بنده خدا
موافقید؟
دیگه هم خبر قابل عرضی نیست ، سرما و زمستون و دلخوشیای کوچیک ما.
حیف که برف نمیاد حداقل بریم یه دل سیر برف بازی کنیم
امیدوارم روز وروزگارتون خوب و خوش باشه
آری آری زندگی زیباست
زندگی آتشگهی دیرینه پا برجاست
گر بیافروزیش رقص شعله اش در هر کران پیداست
ورنه،خاموش است و خاموشی گناه ماست1
-----------------------------------
1- سیاوش کسرایی
5- بی صبرانه منتظر اومدن بابانوئل هستم... چه خبر از دایناسور؟؟
2- ما یه ضرب المثل داریم که میگه عروس تعریفی ... میشه
4- دقیقا!کاش یه پایه بیرون گردی مثل تو اینجا داشتم
خوش باشی
5- باید بره بخره این بابانویل بنده خدا!
اره خوبه، راستي من چند روز پيش يه كتاب خوندم كه نوشته بود فيريا در سوئدي الهه آب بوده
نميپوشه لباس چيكار كنم
شاد باشین دوست خوبم
4- حاضرم بیام با هم بگردیم. 
