کسرا کسرا ، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره

پسرم کسرا

روزگار به وقت کودکی های کسرا

1393/9/2 19:06
نویسنده : مامانی کسرا
589 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

اگه شب در حالیکه از خستگی دارید غش میکنید اما اون حس مادرانتون مجبورتون کنه که به زور

خودتونُ بیدار نگه دارید و واسه پسر کوچولوِ چهارسالتون قصه تعریف کنید

تا بخوابه،بعد تو خواب و بیداری یهو بهتون بگه مامان من دوس دارم برم زندان!چه احساسی بهتون دس میده!؟

نه واقعا؟؟

چی بهش میگید؟ اصلا چی به خودتون میگید؟

خواب که چه عرض کنم، برق از کله ام پرید، گفتم :آخه واسه چی مامانم ،عزیزم، شما که اینقدر آقایی ،

اینقدر پسر خوبی هستی،اینقدر اِل ... بِل ...

خیلی جدی گفت :آخه دوس دارم!

به سلامتی! علایق پسر بچه ما رو باش....

حکایت اون بچه است که ازش پرسیدن میخوای چیکاره شی گفت مریض!گفتن این دیگه چه شغلیه؟

گفت آخه همه میخوان دکتر شن یکی هم باید مریض باشه که بره پیش این دکترا!؟؟؟من اون مریضه میشم.

حالا بچه ما هم همینجووووور.

از خودگذشتی نسل در نسل تو خون ِ ماست، میدونید که ؟!!!グーミーズ 見てね(^◇^)┛ のデコメ絵文字

 

چند روز پیش به واسطه یکی از دوستان ، تولد پسر بچه ای دعوت شدیم که مامانش کسی رو

نمیشناخت اینجا،بعد دوستان یاری کرده بودن هر کیُ میشناختن که بچه داشته دعوت کردن!!!!

بســـــــــــی عاشق این مهمونیام که هیچکی ، هیچکی رو نمیشناسه!

سه ساعت، چهارساعت میشینی ،میگی ،میخندی ، حرفی، صحبتی ، شام میخوری کیکُ و رقص و کادو ....

ساعت ۱۰ شبم ،بای بای ،هر کی میره سی خودشخندونک

اگه فردا همدیگرو دیدیم سلام ،علیک !اگرم ندیدیم ، بهتر!!!

نه حرفی توش در میاد نه اشکالی نه ایرادی...

به به یعنی واقعا چی از این بهتر؟

بعد اصل ماجرا اینجاست که اینقدر پسر ما اون شب آقا بود که خدا میدونه و بس niniweblog.comفک کنم کسرا

هم از این مهمونیا که آشنا توش نیست خوشش میاد.

キラキラ のデコメ絵文字خیلی متین، خیلی مرتب!キラキラ のデコメ絵文字

 

 

 

 

niniweblog.comپسر ناز وسطی صاحب تولد بودniniweblog.com

 

البته همیشه هم اینقدر مهربون و مهمون نواز نبود!!!niniweblog.com اما به ما خوش گذشت شکر خداniniweblog.com

هفته پیشم بعد از مدتها عمو اردلان اومده بود پیشمون! به سلامتی خونه خریده و ژانویه اسباب کشی داره.*グーミン* のデコメ絵文字

دیشبم خاله نازلی اینا پیشمون بودن که بسی خوش گذشت.

در حال حاضرم شاه پسر در حال کشتی گرفتن انفرادیه (به زودی به لیست ورزشهای المپیک اضافه میشه)خودشُ

میزنه به در و دیوار و زمین و میز و ....

فردا اول هفته است ، اولین هفته از آخرین ماه سال

خدایا به امید تو.

  

 

پسندها (3)

نظرات (13)

مامان
3 آذر 93 7:42
زندان؟؟!!شاید منظورش این بوده که دوس داره پلیس بشه... من عااااااااشق اینجور دور هم بودنام. هیچکی هیچکیُ نمیشناسه ... خوش باشین
مامانی کسرا
پاسخ
نه به جان شما دقيقا گفت زندانشما هم موافقي؟ خيلي خوش ميگذره
فریده
4 آذر 93 7:57
جه جالب ، یاد بچگیای خودم افتادم . همیشه دوست داشتم خیلی معروف بشم بعد با خودم فکر می کردم واسه اینکه یه دانشمند یا مخترع بشم باید خیلی زحمت بکشم ولی اگه یه خلافکار بزرگ بشم دیگه نیازی نیست درس بخونم تازه کلی هیجان هم داره. ماشین که می دیدم فکر می کردم الان یه چوب بردارم و شیشه اش رو خرد کنم دیونه بودم اااااااااااا نگران نباش ، باید بفمی که توی فکرش چی می گذره . این حرفا همش از هوش و خلاقیت زیاد کسراست. خوشحالم که مهمونی بهت خوش گذشته ، همیشه به شادی و تفریح
مامانی کسرا
پاسخ
خلافکار؟؟؟؟ وای یه دختر خلافکار چه حالی میده ولی من نمیتونم خوشبین باشم این حرفا از هوش زیادشه!آخه چرا باید این بچه اینقدر متفاوت باشه!این اصلا نشونه خوبی نیست اما بازم ناشکری نمیکنم!توکل بر خدا. ممنونم مرسی عزیزم، انشالله شما هم خوب و خوش باشی
مامان یاسمن و محمد پارسا
4 آذر 93 16:25
یا خدا زندان چرا عزیزم چقد خوب همیشه خوش باشید و پر از ارامش
مامانی کسرا
پاسخ
مرسی عزیزم ممنونم از لطفت خانم خانمااااا
مامان لیانا
5 آذر 93 0:41
خدایا این وروجک به چه چیزهایی فکر میکنه خدا نکنه خاله جوون ...مثل همسر گرامی که بچه بودن دوست داشتن راننده ماشین آشغالی بشن...ماشالا کسرا جون برگ شده ئ آقا و صد البته زیباتر..
مامانی کسرا
پاسخ
کسرا هم از همین شغل شروع کرده ! اوایل میخواست راننده ماشین آشغالی باشه! بعد آهنگ بزنه مردم بهش پول بدن! یه مدت پلیس بعد میخواست بنا شه حالا هم ..... خدا خودش به خیر و خوشی راضی باشه
مهسا
5 آذر 93 10:06
1- زندان 2- وای چه بامزه هست اینجور مهمونی... واقعا هم ایرادی اشکالی در نمی یاد 3- این صاحب تولد..چشماش خیلی شیطونه... 4- تو دلم می گفتم... خیلی وقته خبری از عمو اردلان نیست... به سلامتی مبارکشون باشه. 5-راستی از فیبریا جونم چه خبر؟
مامانی کسرا
پاسخ
کلا اینجور مهمونی خوش میگذره. رفتی تاحالا؟ آره خیلی شیطون بودعزیزم اونم خوبه، نمیدونم کسرا چیکارش کرده ما رو میبینه جیم میشه
مهسا
5 آذر 93 19:37
یه بار ایران که بودم مامانم به عروسی دعوت بود.داییم تازه فوت کرده بود واسه همین مامانم خودش نمی تونست بره از طرفی می گفت زشته نرم... گفت تو به جای من برو کادو رو می دم تو بده بهشون. منم رفتم.. تصور کن... هیچ کی رو نمی شناختم... فکر کنم اینجور مهمونی ها بیشتر خوش می گذره... به دلیل اینکه... آدم ها توقعاتشون از هم کمه..یا حتی بهتر بگم توقعی ندارند. انتظاری ندارن... به نظر من دلیل مهمی که ادمها نمی تونن از جاهایی که می رن لذت ببرن یا کلا تو زندگی شاد باشند. توقع از اطرافیان هست... اما تو اینجور مهمونی ها چون طرف رو نمی شناسی.. انتظارو توقع هم نداری. در نتیجه فقط لذت می بره. من به شخصه سعی می کنم توقع نداشته باشم.. از وقتی اجراش کردم زندگیم قشنگتر شد... باورت می شه؟ حتی از خانوادم..حتی پدر مادرم..
مامانی کسرا
پاسخ
من ديگه در حد عروسي تجربه آش نكردم بودم! فقط يه مهموني ده دوازده نفرهخداييش نميتونم حالتُ تصور كنماما بايد خوش گذشته باشه چون تنها بودي هواتُ داشتنواقعا أين توقع نداشتنم بسيار به آدم كمك ميكنهخوب و خوش باشي عزيزم
سهیلامامان کسری
6 آذر 93 5:16
سلام من ی چندوقتی میشه که باوبتون اشناشدم،به طور اتفاقی،، از نوع نگارشتون خیلی خوشم میاد،ایشالا همیشه موفق باشید عزیزم.اقاکسری من ،23ماهشه،... البته تجربه شما بیشتر از منه اما نگران نباشید ، بچه ها بعد ی مدت فراموش میکنن،حرفایی رو که میزنن..باید سرگرمش کنید...ولی خداییش خیلی حرف کسرا جان بامزه بود...
مامانی کسرا
پاسخ
از آشناييتون خوشحال شدم انشالله هميشه شاد و موفق باشيد با پسر عزيز و دوس داشتنيتون
عشق يعني ...
6 آذر 93 10:59
سلام عزيزم من هنوز نمي تونم درست متن ها رو بخونم اما عكس ها رو مي بينم و حدس ميزنم براي سشوار هم اصلا اين حرف و نزن . دوست براي يه همچين جاهايي هست ديگه . تازه ميدوني كه من اولين سفرم و دوست دارم بيام اونجا. پس منم مطمئن باش بهت زحمت ميدم . آدرس و بده برات ميفرستم .
مامانی کسرا
پاسخ
چه خوب كه مياي اينجا هورااااااماه عسل آدم بياد اروپا خيلي حال ميده واي نه اصلا و ابدا حرفشُ نزن! كلا فارموش كن اون قضيه رو از خودت بگو چشات بهتر شده شكر خدا؟
رها
6 آذر 93 18:57
واای،دور باشه از زندگیش ایشالا.بچه اس دیگهمنم عاااشق این مهمونیام،فقط حیف که تو.ایران کمیاب که چه عرض کنم،نایااابههمیشه به شادی عزیزم@-}--
مامانی کسرا
پاسخ
قربون شما خانم خانماولي تا دلت بخواد اينجا زياده از اين مهمونيا
مینا
7 آذر 93 17:05
وای یادم رفت خصوصی کنم تاییدش نکنی
مامانی کسرا
پاسخ
عزيزم منم از أين كارا زياد كردم
طلبه
9 آذر 93 14:44
بسمه تعالي سلام اتمام حجت به وبلاگ مراجعه کنيد ايران در خطر عظيم قرار دارد www.abc.melatblog.ir
زهرا مامان ایلیا جون
10 آذر 93 6:06
فک کنم دلم بخواد سرمو بکوبم به دیوار خییییییییلی جیگری کسرا جونم وای چقدر دلم از این تولودهای بی شیله پیله و ساده و شیک میخواد الهی همیشه خوش باشین اپم
مامانی کسرا
پاسخ
ممنونم عزیزم، انشالله شما هم همیشه شاد باشید و سرخوشچشم میرسم خدمتتون
بهاره مامان ونداد
10 آذر 93 21:06
وای سودابه جونم دلم برای تو واین کسری شطون بلا تنگ شده بوداا جا داره به این حرف های عجیب بگی چه حرفا؟ چه چیزا؟ چه کارا؟ من تا ونداد از این چیزا میگه فقط همین رو تحویلش میدم چه اقایی شده واسه خودش مهمونی رو با جنتلمنی پشت سر گذاشته این صاحب تولد از اون اتیش پار ه هاس از قیافش بسی معلومه راستی عزیزم برو خصوصی
مامانی کسرا
پاسخ
سلام بهاره جان خوبی خانمی؟خوب و خوش باشید انشاللهواقعا جمله بدرد بخوریه!از دست این فسقلیا اوه اوه از اون شیطونا بودخدا انشالله همه بچه ها رو حفظ کنه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسرم کسرا می باشد