کسرا کسرا ، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره

پسرم کسرا

یه روز عادی :)

1393/6/13 21:48
نویسنده : مامانی کسرا
699 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

خداوند ما رو این شب ِ جمعه ببخشد و بیامرزد!

یک ساعت ِ تمام،با مادرمان از دار ِدنیا حرف زدیم  و خندیدیم!

سمع الله لمن ...صلوات....

امروز رفتم مهد مامان لَورا یکی از دخترای ناز مهد منُ دیده میگه: لَورا دیروز  اومده خونه میگه من فارسی حرف زدن

یاد گرفتم!!!!! با تعجب گفتم خیلی خوبه ،حالا چی یاد گرفتی؟ یکم حرف بزن!

گفته موقع خداحافظی میگن بای بای قه قهه

من خودمم خنده ام گرفته بود!حالا مامانش بنده خدا میپرسید شما چی میگید موقع خداحافظی؟!

گفتم ما یه کلمه سخت داریم"خداحافظ" اما بای بای هم میگیم!

البته بیشتر با دست "بای بای" میکنیم خنده

خلاصه که همگی خوشحال باشید ،یه همزبون دیگه پیدا کردیم ، لَورا خانم!

اندر احوالات دیگه  آقا کسرا در مهد باید بگم ،

به گفته مونیکا امروز تو مهد اوضاع آروم بوده و سه تایی با هم خوب بودن!

 

 

ハート のデコメ絵文字 نفر سمت راست زَک و سمت چپ الکساندر ハート のデコメ絵文字

 

 

ハート のデコメ絵文字 راه مهد به خونه ハート のデコメ絵文字

 

 

پر از حلزون ِ.خیلی دقت میکنیم پامون نیاد روشون اما گاهی هم قیریچ ِ زیر پامون خبر از له شدن یکیشون میده グーミーズ 見てね(^◇^)┛ のデコメ絵文字

شرمنده به خدا! کسرا حوصله داشته باشه از وسط راه جمعشون میکنیم .

اما خوب همیشه حوصله نداریم دیگهخجالت

اما تا دلتون بخواد از خجالت قورباغه ها در میاااااایــــــــــــــــــــــــم.

 

 

 

 

هر چی میگم مادر بذار بره، گناه داره!میگه نه میخوام برم بذارمش تو خونه غول تشنگ که غول تشنگ

واسه شام بخوردش!!!!

نمیدونم الان خوشحال باشم که نگران شام غول تشنگ ِ! یا ناراحت مردن قورباغه!

آخرم کار خودشُ کرد...*グーミン* のデコメ絵文字

 

 

ハート のデコメ絵文字 دیروز بعد از مدتها هوا خوب بود، زدیم بیرون ، با بساط هندونه ハート のデコメ絵文字

 

 

 

 

 

 

 صبح که به خاطر  یه سری کار و نوشتن چند تا متن واسه کلاس زبان سوئدیم  مونده بودم خونه،

نشسته بودم پشت میز دیدم به!!!  این آقا فیریا (ما تازه فهمیدیم آقاست)خندونک

اومده تو و داره واسه خودش میچرخه!

فهمیدم ما نیستیم یه پا واسه خودش صابخونه شده آقا ، بچه پرووووو

 

 

بعــــــــــله ، اینم از یکی از روزهای  معمولی ما . روز و روزگارتون خوب و خوش و زندگیتون به کام باشه.

                                                                           موسوعه اكسسواريز رايق لطيفه للمواضيع اكسسواريز منوع رقيق للمواضيع 2013

پسندها (3)

نظرات (18)

مامانِ یسنا
14 شهریور 93 8:05
مسیر مهد به خونه چقدر زیباست طفلکی حلزونا... خدای من قورباغههههههه؟! غول تشنگ کیه اونوقت؟ خوش باشین بای بای
مامانی کسرا
پاسخ
غول تشنگُ نميشناسيد؟؟؟ بابا دايناسور مورد علاقه كسرا كه مثلا تو جنگل همينجا كه تو تصوير ميبينيد زندگي ميكنه تو اين غار پشت ميله ! و هيچ زمان نميتونه بياد بيرونمرسي عزيزم لطف داري باي باي
مامان بهداد
14 شهریور 93 9:09
وب قشنگی داری و قشنگ تر از اون پسر نازته. خدا واست نگهش داره.
مامانی کسرا
پاسخ
ممنون از لطفتون ممنون كه به ما سر زديد
بابا و مامان
14 شهریور 93 11:29
سلام عزیزم بفرمایید خصوصی
مامانی کسرا
پاسخ
مرسی مرسی عزیزم یه دنیا از محبتت ممنون الان میذارم امتحان میکنم
بابا و مامان
14 شهریور 93 11:41
سلام عزیز دلم منم می خواستم بپرسم غول تشنگ کمیه که جوابم و گرفتم خوش بحال غول تشنگ همیشه خوش باشی وسلامت
مامانی کسرا
پاسخ
من یه پست کامل در مورد غول تشنگ توضیح دادم چطو یادتون نیست!!!!؟ باید بگردم پست رو پیدا کنم
بابا و مامان
14 شهریور 93 11:41
عجب گربه فضولیه
مامانی کسرا
پاسخ
عصبانی نشو عزیزم،آشناست
مهسا
14 شهریور 93 11:58
1-این قسمت بای بای با دست رو خوب اومدی 2-وای قورباغه رو چجوری هم می گیره.. عجب دل و جراتی داره. مامان سودابه خودت هم قورباغه دستت گرفتی؟ من نگرفتم تا حالا. 3-من هندونه خیلی دوست دارم. نوش جونتون.از این به بعد وقتی هندونه می خوره من رو هم یاد کنید. 4- ای جان...آقا فیریا جون به به خوش اومدی.. خیلی وقت بود خبری نبود. داشتم نگران می شدم. چقدر هم خرامان خرامان قدم بر میداره داره واسه خودش لذت می بره 5- راستی آفتاب هم زده. عجب عکسی شده
مامانی کسرا
پاسخ
ببین من دارم اون پشت از ترس قالب تهی میکنم ولی چون به خودم قول دادم ترسمُ به کسرا ندم ُاصلا به روی خودم نمیارم و این وروجک در کمال خونسردی کارشُ میکنه بعله میبینی خونه بی صاب که باشه آقا فیریا میاد و میره
مهسا
14 شهریور 93 12:00
منو مامانم هم هر روز 1ساعتی... 2 ساعتی حرف می زنیم می گیم می خندیم. خدا اموات این آدمهایی که اینترنت و skype و ... رو درست کردن بیامرزه. راستی مامانتون من رو می شناسه؟؟؟ از کجا می شناسه؟؟؟ من قبلنا از پریسا جون ذکر و خیرشون رو شنیده بودم اما نمی دونستم که ایشون هم من رو می شناسه.
مامانی کسرا
پاسخ
واقعا خدا پدرشونُ بیامورزه از طریق وبلاگ،با خوندن نظراتت و البته وبلاگ خودتشما لطف داری پریسا خوبی از خودشه
پرسیا
14 شهریور 93 17:45
سلاااااامممم نظر هارو جواب میدادم نمیتونستم اپ کنم اخه اسباب کشی کردیم شارژر لپ تاپم گم شده بود مرسی که میاین
مامانی کسرا
پاسخ
عزیزم انشالله به زودی به روال سابق برگردی
مهسا
14 شهریور 93 21:14
آخی ی ی چه مامانِ اکتیوی خدا حفظشون کنه. مامان من فقط skype و chat و gmail رو بلده... وبلاگ اینا دیگه نمی خونه. جالبه که همه اینا رو از وقتی من اومدم اینجا یاد گرفته. قبلنا دست به لبتاب نمی زد. عشق مادر چقدر زیاده که مامان من یهو این همه چیز رو یاد گرفت. فقط به خاطر اینکه با من در ارتباط باشه. خوب حالا که مامانتون هم می خونه. مامان سودابه جون از اینجا سلام مخصوص عرض می کنم و دستتون رو می بوسم. واقعا تبریک می گم که همچین بچه هایی بزرگ کردید. پسرتون آقا رضا که همیشه تعریفش رو از پریسا جون شنیدم. دختر گلتون سودابه جون که دیگه از وبلاگش معرفتش پیداست. ایشالا همیشه شاد و سلامت باشید و بچه هاتون خوشبخت باشند.
مامانی کسرا
پاسخ
الهی قربونت برم مهسا جون که اینقدر مهربونی خانم خانما خیلی خیلی محبت داری و لطف شما خوبی از خودتونُ انشالله همیشه سالم و شاد باشی گلم مرسی که واسه مامانم نظر گذاشتی چه کار باحالیمامانم حتما خوش حال میشه
محبوبه مامان الینا
15 شهریور 93 7:46
خوشبحال غول تشنگ که کسرا اینقدر هواشو داره چه مسیر دل انگیزی رو طی میکنین وقتی بارون میاد گِل نمیشه؟سخت نیست؟
مامانی کسرا
پاسخ
مرسينه خاكش سفته! اصلا فرو نميره موقع برف به خاطر برفا سخت ميشه اما چون لباسامون ضد آبه مشكلي نداريم
عشق يعني ...
15 شهریور 93 9:18
واي خداي من قورباغه و گربه و قول تشنگ و..... من اين ها رو كجاي دلم بزارم ؟؟؟؟؟؟
مامانی کسرا
پاسخ
میبین تو رو خدااااا
نونا مامانی رایان
15 شهریور 93 13:12
خدا مامانت برات نگه داره همیشه به صحبت های شاد خسته نباشه لورا جوون. حتما کسرا رو دوست داره خواسته فارسی یاد بگیره. قربونه کسرا جوجو بشم که داره با زک شیطون و الکساندر بلا بازی میکنه ووی قورباغه دستش گرفته ترو خدا مواظبش باش بالای غار غول تشنگ سنگه .کلا از عکسات معلومه قدم به قدم کنارشی قربونش برم نوشه جان هندوانه متن سوئدی مینویسی آورین آورین چه ملوسه این فیریا. الهی همیشه شاد و خوش و سلامت باشید و کانون زندگیتون گرم.بای بای
مامانی کسرا
پاسخ
سلام عزیزم خوبی من التماس میکردم قورباغه رو بذار یه گوشه اما مگه قبول میکرد ممنون جای دوستان بسی خالی ست مجبورم بنویسم ، اتفاقا دیشب بود از فشار این زبون مسخره زدم زیر گریهولی امروز دوباره پاشدم و روز از نو روزی از نو واسمون دعا کنید
مامان مینا
15 شهریور 93 13:26
وای خدا چه مسیر خوشگلی داره مهد کسرا جون ای جان کسرا گلی که هوا غولشو داره آفرین گل پسر که زبون مادریشو به دوستاش یاد میده برا کسرا جونم بای بای
مامانی کسرا
پاسخ
مرسی مینای عزیزم ممنون لطف داری آره هوای غولشُ حسابی داره آره خیلی فارسی یاد همه داده! حداقل تا ده همه بچه ها و مربیا بلدن بشمارن خوب و خوش باشی و ایام به کامتون
پرسیا
15 شهریور 93 19:13
خوبش کردم پرو بود به مامانمم زور میگفت این مامانه ما هم زورش فقط به ما میرسه اینا 5 تا هستن یونگ سنگ ( صداش توی ده تا صدای شرق اوله و همه هم بهش میگن با مزه لجش میگیره دوس داره مردونه باشه نمیتونه بچه )شوهرمه خخخ هیون ( جذاب ترین و زیبا ترین که زیبایش طبیعیه و پرطرفدار ترین پسر کره )شوهر قبلیمه که به دلایل غیر اخلاقی بر کنار شد جونگمین ( این یکم وحشی و خلو چله البته همشون هستنا ولی این زیاد) و کیو ( از این میشه امام زاده ساخت انقدر پاک و معصومه )داداشامن هیونگ هم کوشولو نوه ی گلمه ( این بیستو شیش سالشه ها ولی خیلی بچه هست )خخخخخخ اینا یه گروهه خواننده ی کره ای هستن ( معروف ترین و محبوب ترین گروه ) که 5 ساله قبل از هم پاشوندنشون الان هر کدوم تکی کار میکنن ولی دارن همه ی سعیشونو میکنن که برگردن و طرفداراشونم هیچ کدوم ولشون نکردن اسمشونم دابل اس هست میتونین تو نت سرچ کنین اسمشونم : ss501 منظورتون من چراغ هارا خاموش میکنم هست ؟ مرسی چشم حتما خودم میخونم اگه خوب بودن چشم
مامانی کسرا
پاسخ
آره همیشه اسمشُ اشتباه میگم من چراغ ها را خاموش میکنم بابا تو سر از گروه های کره هم در میاری خیلی باحالـــــــــــــــــــــــی انشالله موفق باشی و راهت پر رهروووووووو
فریده
16 شهریور 93 9:13
راه مهدکودک به خونه واقعاً زیباست ولی حساب کن توی ایران بود ، باید 50 بار ایت الکرسی می خوندی تا به سلامت رد شی حالا از کجا فهمیدید که فیریا گل پسره به احتمال زیاد تا چند سال آینده زبان ملی سوئد تغییر می کنه ، آفرین به تو کسرا تلاشت رو ادامه بده . مامان سودابه شما هم به جای یادگیری زبان اجنبی در تعلیم زبان پارسی کوشش کن. چقدر حرف مفت زدم .
مامانی کسرا
پاسخ
نه بابا چه حرفیهباور کن روزی نیست که با خودم بگم ای کاش کشور من جای خوبی بود واسه زندگی ،بعد من الان داشتم به اینا زبان فارسی رو یاد میدادم!!! اما صد حیف و افسوس که ... گاهی با خودم میگم زبان مادریم هر چی بود غیر از فارسی به نفعم بود! ولی وقتی یاد شعر حافظ و سهراب میافتم از خودم خجالت میکشم با این فکرم
پرسیا
17 شهریور 93 23:11
این کره ای ها عشق منن اخههههه ولی اعتیاد اورن همه میگن یه کوشولو هم به خاطرشون کره ای یاد گرفتم میخونم بابا کی گفته نمیخونم اما خب من معمولا رو اعصابه همه ام چون کلا نظره خاصی ندارم ولی یه سوال پیش میاد غول تشنگ کیه ؟
مامانی کسرا
پاسخ
دايناسور مورد علاقه كسرا كه تو جنگل زندگي ميكنه متشكريم كه ميخوني
مامان لیانا
23 شهریور 93 17:30
به به چه مسیر با صفایی داره مهد کودک بادپا جوووون..از روی عکسای شما اصلا نمیشه آب و هوای اونارو تشخیص داد چون در هر صورت کسرا رکابی تنشه
مامانی کسرا
پاسخ
بسیار به نکته مهمی اشاره کردید
زهرا مامان ایلیا جون
23 شهریور 93 17:34
ای جانم بیچاره حلزون ها و غورباغه هاا همش تقصیر این غول تشنگ هستها ای وای پیشی خان و ببین مین در دیزی بازه ....
مامانی کسرا
پاسخ
فیریا دیگه از خودمونه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسرم کسرا می باشد