کسرا کسرا ، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره

پسرم کسرا

ای که از کوچه ...

1392/9/19 16:11
نویسنده : مامانی کسرا
637 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

 

صبح یک شنبه از خواب پاشی و ببینی برف داره میاد اونم چه جـــــــــــــــــور!

هم خوشحال میشی هم دلت میگیره

اما مهترین کاری که میکنی به نظر من بر میگردی تو تخت و می ری زیر پتــــــــــــــــــــو

و از پنجره بارییدنشُ نگاه میکنی...

بارش برف که کمتر شد سه تایی رفتیم آدم برفی درست کردیم

همین جلوی خونه..

 

 

تمام هنر خودمون خرج کردیم و آخرش این شد!

 

 

الان اینجا اگه به دست راست آقا کسرا دقت کنید داره بدن آدم برفی رو میتراشه ،خرابش کنه!

نمیدونم چرا اما انگار اصلا دوسش نداشت! حس میکردم به آدم برفی

حسودی میکرد!! میشه؟

بهر دلیل که بود ، باعث اوقات تلخیمون شد حسابــــــــــــــــی.

آخه حس بدی بود وگرنه که آدم برفی مهم نبود!

حس اینکه چرا کسرا این احساس بدُ نسبت به آدم برفی داره و

اینجوری میخواد خرابش کن ِ ،ناراحتم کرد!

من هیچ زمان کسرا رو با بچه دیگه ای مقایسه نکرده بودم، یا اصلا به بچه دیگه ای هیچ توجه

خاصی نشون نداده بودم ،چرا اینقدر از بودن آدم برفی ناراحت بود موندم والا!

بگذریم شاید موقتیه!شایداقتضای سنش باشه،اولین بار بود آدم برفی

میدید بچه ام،شاید واسه همین بود!

 اومدیم تو ،بعد از چند دقیقه جویدن همدیگه، خوب شدیم ُ به زندگی ادامه دادیم...

 

                                                                               

    

بند حوله مامانی، یه پدر خلاق ، یه پسر بازیگوش نتیجه میشه این بازی!

پریدن از رو طناب ، ارتفاع طناب هم هر از گاهی بیشتر میشه...

 

 

 میشه زمستون باشه،هوا سرد باشه،شبا طولانی باشن و

ما کاردستی درست نکنیم ! نمیشه دیگه...

 

  

 

با هم رفتیم دوش گرفتیم تازگیا میخواد خودش سر خودشُ بشوره خوب این غیر ممکنه!

تا من دست میزنم میگه خودم خودم ...

دیگه از بس گفته خودم مونیکا هم این کلمه رو یاد گرفته!

ازحموم اومده داره به بدنش روغن میزنه

بازم خودش خودش ...

 

 

قربون صورتت برم مامانم!

اگه الان بابام بود  اون ضرب المثل معروف در مورد بچه سوسک و مادرشُ تعریف میکرد،شنیدین!؟

بچه سوسکه از دیوار میرفته بالا مادرش میگه قربون پاهای بلوریت برم مادر!!!

عجیب حکایت الان من ِ ...

 

totalgifs.com boneco-de-neve gif gif 33.gif 

 

 

امروز رفتم مهد دنبالش،مونیکا میگفت از صبح نتونستم به کسرا بگم 

یه نقاشی بکشه،بگه دوست داره بابانوئل چی واسش بیاره

  بهش بگو که بکشه ،پیکاسو کوچولو رو نشوندیم به نقاشی کشیدن!

 آمبولانس  سفارش دادن!

گوشیم نبود از نقاشی مثلا آمبولانسش عکس بگیرم!

اما چهارتا چرخ و تخت بیمارشُ کشیده بود!

از پریروز که برف باریده آقا یادگرفته پنجره رو باز میکنه برفایی که لای پنجره مونده رو برمیداره میخوره!

امروز که رفتم دنبالش رسما با دست بر میداشت میخورد

نمیذاشتم ،دستشُ میگرفتم ،دیدم داره از صخره ها میره  بالا

بعله! رفته اون بالا که دست من بهش نرسه با خیال راحت بشینه برف بخوره

 

 

لابد تو دلشم بهم میخندیده!بهش گفتم شب دیدم سرفه میکنی،باید شربت بخوری

گفت من جیغ میزنم!گفتم بزن اگه مریض شی باید بخوری... 

نکنه آهنش کمه یخ میخوره!؟!

 

 

 این بیست و چهار ساعته گذشته اینقدر اتفاقات جور واجور افتاد که فک

میکنم یک هفته گذشته نه ۲۴ساعت!

                  ولی خدا رو شکر با همه خوب و بدش به سلامت و بخیر گذشت

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (24)

مامان فرح
18 آذر 92 22:16
چه هوای خوبی چه برف زیبایی وچه آدم برفی قشنگی شاید کسرا مانند بعضی ها که دوست داشتن ظرف ژله رو خراب کنن خراب کاری رو دوست داره واسش سخت نگیر کسرا عزیزم میبوسمت و زیاد دل تنگت هستم چه خوب بود ابن سه ماه سه روز میشد
مامانی کسرا
پاسخ
باشه الان که میرم دنبالش اصلا از اونطرف میایم ادم برفی رو خراب میکنیم میگذره مادرم نگران نباش زود میگذره
دایی محمد
18 آذر 92 22:27
سلام خوشبحالتون برف دارین ما که بارونم نداریم کمبود آهن دیگه چیه بچه چون مثل بستنیه دوست داره اون کسرایی که من دیدم زورت بهش نمیرسه پس یادش بده اول برفو بزنه کنار از لایه زیری بخوره اگه بیاری تو خونه با شیره انگور اگه اون جا باشه یا مربا بدیش دیگه هر جایی نمیخوره
مامانی کسرا
پاسخ
آره راس میگی دقیقا نکته اش همینه فک میکنه بستنیه!!!!! دمت گرم
مامان مینا
18 آذر 92 23:09
عزیز دلم کسرامامانی زیاد سخت نگیر اقتضای سنشهبهش حق بدین تو کشور دیگه زبون بچه های اونجارو متوجه نمیشه اینجوری عکس العمل نشون میده.انشالا به مرور زمان درست میشه ....البته من تو موقعیت شما نیستم و نمیتونم نظر بدم..شاید کارن ما هم بزرگتر بشه منم رو کاراش حساس بشم
مامانی کسرا
پاسخ
میدونی من اصلا کاری به رفتارای خوب یا بد کسرا ندارم و همیشه دنبال مشکلات تورفتار خودم میگردم ! نمیدونم کجای کار من اشتباه بوده اون اینجوری میکنه! البته شاید به قول شما اقتضای سنش باشه!اما با این حرفتون که گفتید زبون بچه ها رو نمیفهمه موافق نیستم چون این کار ربطی به زبون فهمیدن یا نفهمیدن نداره! ممنون که باهام همفکری میکنید
مهسا
18 آذر 92 23:24
وای کلی ذوق کردم. برف دوست دارم. امروز هم کمی اورمیه برف بارید. کسرا جون برف می خوره تا حالا نشنیده بودم...مگه پارسال اونجا نبودید؟ کسرا جون برف ندیده بود؟ راستی تو خونه باز رکابی می پوشه؟سرد نیست. وای راجع به این قسمت که گفتی صبح بیدار میشی...دوباره می ری زیر پتو کاملا موافقم. خیلی لذت داره اگه کاری نداشته باشی اما وقتی مجبوری صبح بیدار شی بری سر کار خیلی حس بدیه
مامانی کسرا
پاسخ
چرا اینجا بودیماما نه آدم برفی بدرد بخوری درست کردیم نه بلد بود برف بخوره آره دیگه نکته صبح یکشنبه اش همین بود دیگه که ما اینجا تعطیلـــــــــــــیم
بابا مهدی
18 آذر 92 23:24
بنام خدا سلام باارزوی سلامتی برای شما عزیزانم تاکی درانتظاردیدن روی تو باید به سربرم تا کی به کوی عشق تو خون جگرخورم طاقت زدست رفته وصبری نمانده است رنج فراق تو به جنونم کشانده است صدتیرغم زکوی تو بر من نشانه شد بر چهره ام سیل اشک زچشمم روانه شد دل جام عشق بود به سنگ جفا شکست مهرت ولی زسینه من رخت بر نبست اکنون به یاد روی توتنهانشسته ام دل برامید و روز وصال تو بسته ام خیلی دلم برایتان تنگ شد امیدوارم به زودی زود شمارا دراغوش بگیرم خداوند نگهدارتان باشد
مامانی کسرا
پاسخ
ممنونم بابا مهدی مهربون و دوست داشتنی خداورند عمر با عزت به شما بده و همیشه در پناه حق سالم باشید و رستگار ما هم برای دیدن شما و همه خانواده لحظه شماری میکنیم نصفش گذشت نصفه دیگه اش هم زود میگذره به امید دیدار
مامان ستایش
19 آذر 92 8:03
ممنون عزیزم از راهنماییت .اگه بخوام توی گوگل سرچ کنم با چه عنوانی سرچ کنم . ببخشید اینقده سوال می کنم . می بوسم اون گل پسرو
مامانی کسرا
پاسخ
متوجه نشدم؟!!!چی رو بخواید سرچ کنید؟
پریسا مامان کیان
19 آذر 92 8:17
سلااااااااااااام. خوبین عزیزان من؟ من فکر میکنم اگه خاک بخوره دلیل کم آهنیه. برف خوردن هوسیه . خیلی هم کیف میده. بچه که بودیم برف میبارید ما ضیافتی داشتیم برا خودمون. برف اول رو نمیزاشتن بخوریم چون میگفتن کثیفی هوا رو با خودش آورده پایین. برف دوم به بعد قابل خوردن بود. یه پیاله میبردیم از هرجا دلمون میخواست ظرف میکردیم. میاوردیم تو خونه روش شیره انگور میریختیم میشد عین یخ در بهشت. خیلی خوب بود .یادش بخیر نمیدونم الانم همون مزه رو داره یا نه؟ راستی عکسی که داره به صورتش روغن میزنه خیلی خیلی ناز شده. رو لپ تاپم ذخیره اش کردم. وای آدم برفیتون هم یه جور خاصی خوشگل بود. قد بلند، کشیده، مانکن.... خوش باشین انشالله.
مامانی کسرا
پاسخ
مرسی از راهنماییت راس میگی خودم امروز بهش پیشنهاد میدم بیاد با آب آلبالویی که مادر پری بهم داده بخوره میگم راستی مگه میشه عکسای کسرا رو ذخیره کرد!؟ اخه من راست کلیکُ به خاطر مسایل امنیتی غیر فعال کردم!!!!؟؟؟؟ اگه هنوز فعاله بهم خبر بده!
فریده
19 آذر 92 9:00
خوندن وبلاگ کسرا واقعاً هیجان انگیزه . پر از ماجرا ، ایده، شیطنت های کسرا و حرص خوردن سودابه جونِ. یه نظر : سودابه جون به کودک درونت بیشتر توجه کن اونوقت می بینی که چقدر کارهای کسرا بامزه است و خودتم پایه می شی واسه شیطنت کردن و خوردن برف . از این حرفا بگذریم اون عکس کسرا که لپ هاشو گرفته خیییییییییییلی قشششششنگه. منم کلی قربون صدقه اش رفتم . آدم برفی هم که درست کرده بودید زیبا بود ولی وقتی دیدی کسرا دوستش نداره بهش اجازه می دادی هر کاری دوست داره باهاش بکنه ، خرابش کنه ، چشماشو دربیاره . البته نمی دونم شاید از نظر روانشناسی درست نباشه . می تونی از مهدوخت خانم بپرسی . موفق باشی . هزار تا بوس گنده واسه کسرا و مامان جونش.
مامانی کسرا
پاسخ
آخ از روزایی که این تغییرات هورمونی یه گوشه گیرت میارن و نمیذارن از هیچی تو زندگیت لذت ببری تو این روزاست که دلم میخواد ای کاش مادرم بود تاتو این دوران لامصب زنانگی میتونست کسرا رو کمکم نگه داره هم بچه کمتر اذیت میشد هم مادر بچه ممنون که مهدخت عزیزمُ بهم یادآوری کردی
مریم مامان یاسمین زهرا
19 آذر 92 9:31
عجب آدم برفی با حالی شده شده برج میلاد راستی فکر نکنم برف خوردنش به خاطر کمبود آهن بدنش باشه بچه ها تو این سن همینجورین آقا کسری هم خوب دیگه مثل بقیه دوست داره از همه چی سر دربیاره
مامانی کسرا
پاسخ
آره شاید! ممنون از نکته ای که یادآوردی کردید خانم خانما
♥ مینا مامان ثمین سادات ♥
19 آذر 92 11:07
سلام عزیزم به به چه آدم برفی قشنگی عزیزم سودابه جون نگران نباش اقتضای سنشه خوشگلم وای بخورمت با اون کادرستی درست کردن وبرف خوردنت عزیزم الهی همیشه بخندی
مامانی کسرا
پاسخ
ممنون از دلگرمیت مینای مهربونم
مامان یاسمن و محمد پارسا
19 آذر 92 17:36
الاهی مامان جون نگران نباش این شیطون بلاها همه همینطورند چیزهای که ما فکر می کنیم الان چقد می خوان مواظبش باشند همین بلارا سرش میارند من این اتفاق بارها و بارها برام تکرار شده اون چیزی که فکر کردم قد من دوست دارنداول همچین هیجانی بوده تا چشم بر گردوندم نابود شده کسری جونم دوست داریم
مامانی کسرا
پاسخ
راس میگی؟چه باحال ! ممنون از اینکه تجربه تُ بهم گفتی
مامان یاسمن و محمد پارسا
19 آذر 92 17:42
قربون اون صورت ماهت بشم من
مامان یاسمن و محمد پارسا
19 آذر 92 17:44
خوش بحالتون ما برف نداریم عوض ما هم خوش بگذرونید
مامانی کسرا
پاسخ
قربون شما
مامان مینا
19 آذر 92 19:47
عزیزم منظورم این بود چون با همسن های خودش نمیتونه ارتباط برقرار کنه شاید تاثیر بد گذاشته..من در حد یه خواننده وبلاگم و نمیتونم قضاوت درستی بکنم در هر صورت موفق باشید
مامانی کسرا
پاسخ
ممنون از لطفتون
پریسا مامان کیان
20 آذر 92 9:45
سلام نه نمیشه سیوش کرد. دیروز هر کاری کردم نشد. قبلا میشدا والان نمیشه
مامانی کسرا
پاسخ
آره میگم!چون عکس از خودم میذاشتم و یه چندتایی مزاحم پیدا کرده بودم کلا راست کلیک و غیر فعال کردم که یه وقت خدای نکرده مشکلی پیش نیاد حالا هر عکسی خواستی بگوایمیلتُ دارم واست میفرستم
ღ مامان ِ آینده یه فسقِـلی ღ
20 آذر 92 11:41
چه آدم برفی قد بلندی
مامانی کسرا
پاسخ
ما اینیــــــــــــــــــم
خاله جون
20 آذر 92 12:15
منم نمیتونم نظری بدم چون تجربه ای ندارم...
مامانی کسرا
پاسخ
ممنون عزیزم
سمیه مامان آیسا
20 آذر 92 18:11
به به جه برفی جای ما خالی اینجا هم هوا خیلی سرد شده شاید برفم بیاد کسری جونم و ببوس مامانی
مامانی کسرا
پاسخ
ممنون خاله مهربون و دوست داشتنی
مامان آقا کسرا
20 آذر 92 19:30
سلام چه پسمل با مزه ای خوش به حالتون ما هم برف میخواهیم انشالله همیشه سالم و سلامت باشه پسرا همشون شیطون هستن منم یه کسرای شیطون دارم اگه دوس داشتین به ما هم سر بزنیین موفق باشین پسر گلتونم ببوسین
مامانی کسرا
پاسخ
حتما با کمال میل
مامان نونا
21 آذر 92 2:40
سلام لطف میکنید وبلاگ پسر من را هم به لبست دوستانتون اضافه کنید. http://ourlittleprinceryan.blogspot.com/
مامان ایمان
21 آذر 92 4:40
00__ ______7__________سلام ________0000____________من آپم___ __777____________ ______0000_______________________77777____________ ____00000___گذری_______________7777777_____________ ___00000______________________777777777___________ __000000____________77777777777777777777777777777_ _0000000___نیم نگاهی___7777777777777777777777777___ _0000000_________________777777777777777777_______ _0000__00_________________77777777777777777_______ _0000__00000000__________777777777_777777777______ _000000000000___________7777777_______7777777_____ __0000000000___________77777_____________77777____ ___0000_000000________777___________________777___ ____00000_______0____________0000_________________ ______000000__00000______000000______نظری_________ ________000000000000000000000_____________________
مامان فرح
21 آذر 92 23:49
وقتی کامنت بابا مهدی رو خوندم بی اختیار از تمام صورتم اشک میریخت چرا که وصف الحال همه ی ماها بود
مامانی کسرا
پاسخ
من و حامد هم وقتی خوندیم خیلی ناراحت شدیم،دلتنگی شما با عث میشه کسرا هم یادتون بیافته! تو اون عکس دسته جمعی فقط شما و بابامهدی و عمه هانیاشُ یادش بود!بقیه رو فراموش کرده! واسش دعا کن مامان
مامان آوا
22 آذر 92 1:21
ای جانم عزیزم خوبین؟ عزیزم برف خوردن که دلیل کم آهن بودن نیست والله به قول مامانی دکتر من که میگه وقتی بچه برنج نپخته ویا گل(خاک) بخوره دلیل برکمبود آهنشه چه آدم برفی قشنگیه ما که در آرزوی برف مانده ایم وحتی تا حالا یه بارم آدم برفی درست نکردیم
مامانی کسرا
پاسخ
ممنون از راهنماییت،چه با حال نمیدونستم!کسرا مهر نماز میخوره البته ازش میگیرم ام لیس میزنه تا من حواسم نباشه!امیدوارم کمبود آهن نباشه! اینجا وقتی برف وبارون بیاد هوا گرمتره!!!اگه اسمون بدون ابر باشه چنان سوزی میاد که نگو... البته اینسری که برف بارید چون بعدش بارون بارید برفا زود آب شد معمولا میگن کم پیش میاد اینجوری شه
صبــــا خاله ی آیســـا
22 آذر 92 13:49
به به برف بازی خصوصی
مامانی کسرا
پاسخ
به به خاله جون
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسرم کسرا می باشد