کسرا کسرا ، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 10 روز سن داره

پسرم کسرا

یکی از روزای پاییزی

1392/9/13 21:06
نویسنده : مامانی کسرا
638 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

سلام یه سلام گرم از یه روز قشنگ پاییزی

اینجا روزای هفته تند تند میان و میرن، آخر هفته دیگه مثل برق وباد تموم میشه.

این دو روز به طرز باور نکردنی هوا آفتابی بود،همه تعجب کرده بودن.

شنبه قرار بود با دوست بابای عمو اردلان بریم استخر،رفتیم تا دم در اما گفتن استخر

بچه ها به علت تعمییرات بسته است!

گفتیم چه کنیم چیکار کنیم؟

رفتیم universium.

 

 

 

 

 جای قشنگی بود،یه ساختمان۴ طبقه که یکم باغ وحش بود،یکم آکواریوم ،یکم علمی و فضایی ،یکم...

خلاصه از هر کدوم یه چیزایی داشت

 

 

تو این قسمت سر پوشیده حیوونای زیادی آزاد بودن که جالبترینشون  میمونا بود اما

از بس شیطون بودن مگه یه جا بند میشدن که ببینیمشون!

 

 

 

اما از تمام حیواناتی که داشت این فسقلی از قسمت مارها خیلی خوشش اومده بود

این مارها اسمشون مار علف بود،اصلا سمی نبودن

 

 

اما این مارها،17 برابر مار کبرا سمی بودن!!!!

17 برابر...

 

 

یکی از طبقات ، مخصوص دنیای فضایی  بود

سفینه هایی که واسه ماموریتهای مهم رفته بودن  فضا رو شبیه سازی کرده بود .

 

 

خیلی از جاهاش واسه منم جدید بود،غذای فضا نوردا،محل ورزش کردنشون،

خوابیدنشون،دستشویی رفتنشون

این کیسه ها جاییکه خودشونُ توش آویزون میکنن و میخوابن!

 

 

 کسرا فضا نورد میشود

 

 

آکواریومش ، محوطه تونل مانند شیشه ای بود که ماهی ها رو میتونستی از همه

طرف ببینی

نور خاصی داشت،عکس نگرفتم.

اما یهو یه اره ماهی اومد و چسبید به کف آکواریوم،بالای سر ما

خیلی قشنگ و جالب بود

 

 

قسمت بازیهای فکریش هم پر بود از ایده

از بستن طناب به شکل تار عنکبوت واسه بالا رفتن بچه ها گرفته تا مسیر یابی،

اسب سواری مجازی، فوتبال مجازی...

همه و همه هم واسه سرگرم کردن بچه ها و بعضا بزرگترا...

این ظرف پر از کف ِ ، با اون دسته قرمز که بیضی شکل بود

با کمک بادی که از لوله های آبی میاومد میتونستیم به شکلای مختلف حباب درست کنیم

 

 

 تصویر روی دیوار ترکیب عکس کسرا ست با یه سری شکل هندسی!!!!

با تکون خوردن کسرا این شکل عوض میشد،به همین سادگی نیم ساعت سرگرم بود.

 

 

با اینکه پیشبینی نشده رفته بودیم ،بدون تنقلات ،آب یا میوه و این باعث شد یکم زود خسته شیم

اما در مجموع خیلی خوش گذشت.

واسه ناهار حدودای ساعت 3 رفتیم رستوران،رستورانُ گذاشت رو سرش

نمیدونم چرا الکی الکی جیغ میزد!

از خوشحالی بود، چون هیچ مسئله ای نبود، اما واقعا جیغاش همه رو ناراحت کرده بود

منُ بیشتر از همه،اشکم داشت در میاومد

هنوز نمیتونم تو جمع کنترلش کنم نمیتونم متقاعدش کنم

کار درست رو انجام بده

اومدیم خونه خیلی ناراحت بودم!

البته همه خسته بودیم قبول ،اما واقعا کسرا خارج از کنترل شده بود.

باهاش خیلی حرف زدم امیدوارم دفعه بعد بهتر رفتار کنه.

توکل بر خدا

شاید بازم باید صبر کنم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (21)

یه دوست
11 آذر 92 7:35
یک مشاور به من گفت در همچین مواقعی که بچه چنین برخوردی با محیط و اطرافیانش دارد از قبل با او صحبت کنید و به او بگویید که این رفتارت من را ناراحت میکند و اگر بیرون از منزل چنین رفتاری را انجام دهی تو را به خانه برمیگردانم ولی اگر رفتارت خوب بود در ازای آن یکساعت بیشتر بیرون میمانیم و میتوانی بروی پارک...و واقعا هم به گفته هایتان عمل کنید در صورت بروز رفتار ناشایست تنبیه و رفتار خوب و شایسته تشویق .مطمئن باشید بعد از گذشت مدتی که شما ثابت قدم باشید تغییر رفتار او را به چشم خواهید دید.موفق و پیروز باشید
مامانی کسرا
پاسخ
ممنون از راهنماييتون اما مشكل دقيقا همينه كه اون دوست داره برگرده خونه چون اونجا رو دوست نداره اعتماد به نفس واسه غذا خوردن تو جمع رو نداره، من اينجوري حس ميكنم البته بهش گفتم آروم بشين در غير اين صورت نميتوني تا شب تلويزيون نگاه كني و دقيقا همين أجازه رو بهش ندادم اومديم خونه اما نميدونم كارم درست بوده يانه؟؟؟!نبايد بعد از اونكه خسته است شايد بريم رستوران؟ نمیدونم والا باید واسه اینم یه فکری بکنم،حتما یه کتابی چیزی هست!؟ اما ممنون واسه راهنماییت خانم" یه دوست "
مامان ستایش
11 آذر 92 8:02
سلام عزیزم ماشاالله پسر نازی داری خدا حفظش کنه . خوشحال می شم به ما هم سر بزنید .
فریده
11 آذر 92 8:49
خوشم می آید که همیشه از آخر هفته هات به خوبی استفاده می کنی . چه جای زیبا و آموزنده ای . راجع به جیغ های کسرا هم فکر کنم حسابی خسته شده بوده . نگران نباش به قول خودت صبر داشته باش . اگه تونستی یه فیلم کوچیک از جیغ های معروفش رو بذار . باید باحال باشه .
مامانی کسرا
پاسخ
بعله دیگه منم اگه بچه ای مثل پرهام داشتم که صداشُ کسی نشنیده بود میگفتم "میشه فیلم بگیری ما هم ببینیم" راستی مرسی واسه ایمیلت، بسی ذوق مرگ شدیم دیگه باید بزنم تو کار چاپ کتاب و... چند وقت دیگه معروف میشم ازت به عنوان حامی و مشوقم تشکر میکنم
مامان مینا
11 آذر 92 12:21
عزیزم کسرا جون .مامانی پسرا شیطنتشون زیاده ایشالا جیغ زدناش هم با کمک مامان مهربونی مثل شما حل میشه
ژاله مامان آیدا
11 آذر 92 14:26
مامان جون لطفا از وبلاگ کادونمدي ديدن کنيد: http://kadonamadi.blogfa.com کادوهاي نمدي : آويز و ريسه اسم کودک ، گیفت ، عروسک انگشتي ، آويز اتاق کودک ، ...
مامان ستایش
11 آذر 92 14:39
ممنو عزیزم به خاطر توضیحاتتون.امیدوارم زودتر حل بشه
متین من
11 آذر 92 15:14
سلام مامانی کسرا من بعد از مدتها وقفه که بدلایلی دوباره آپ شدیم و برگشتم به دنیای مجازی دلم برای خوندن شطنت های کسرا خیلی تنگ شده بود ببوسش چه جای جالبی هم رفتین همیشه خوش باشین
شقایق
11 آذر 92 15:27
سلام عزیزم خوبید وای که دلم برای شیطنتهای کسرا پر میزد عزیزدلم ماشالا به گل پسرم مامانی شما که یه عالمه صبر کردی به جاهای خوبی هم رسیدی پس ادامه بده فدات شم
مامانی کسرا
پاسخ
ممنونم شقایق عزیز و مهربون خدا اینهمه محبتُ واسه دخترت جبران کنه عزیزم
خاله جون
11 آذر 92 15:55
همیشه به گردش...
بهار
11 آذر 92 16:39
سلام عزیزم ممنون که سر زدی.. حتما، در اولین فرصت نمونه کار هم میزارم.
مهسا
11 آذر 92 19:39
وای این قسمت فضایی واسم جالبتر بود. دوست داشتم از همه چی اونجا سر در بیارم. راستی حدس می زنم آقا کسرا دوست داره. چون یکبار هم با خمیر مار درست کرده بود تو شیشه انداخته بود.یادمه
مامانی کسرا
پاسخ
آره خیلی خوشش اومده بود
صبا
11 آذر 92 21:41
سلام ببخشید باعث ازرده خاطرتون شدم شرمنده عکسها فوق العاده قشنگن خیلی جالب بودش
مامانی کسرا
پاسخ
نه چه حرفیه،ممنون از لطفتون
معصومه
11 آذر 92 22:13
خیلی جای قشنگیه خوشحالم براتون. راستی شما نمیدونین چرا مامان ساینا 1 ماهه نست
مامانی کسرا
پاسخ
سلام ممنونم که به ما سر زدید فک کنم وقتش یکم پر احتمالا باید پایان نامه اشُ تحویل بده،همین روزا میاد دوباره
♥ مینا مامان ثمین سادات ♥
12 آذر 92 2:38
سلام عزیم دوست خوب وپر انرژی من که همیشه شادی رو به خونت دعوت میکنی عزیزم چقدر جای زیبایی رفتید وبا نوشته های زیبا ومفصلت ما هم کمال استفاده رو کردیم ممنونممممممممممممممم عزیزم حتما کسرا جون خسته شده همونطور که گفتید باید صبرکرد دوستون دارم مراقب خودتون باشید
مامانی کسرا
پاسخ
ممنون مینای مهربونم
♥ مینا مامان ثمین سادات ♥
12 آذر 92 16:40
سلام عزیزم خوبی نازنینم قربون دل مهربونت بشم من چرا دلت گرفته عزیزم نبینم ناراحت باشی خوشگلم امیدوارم زود زود این دلتنگی تموم بشه ودل دریاییت پر از شادی بشه ودیگه دلگیری توش جایی نداشته باشه
مامان یاسمن و محمد پارسا
12 آذر 92 17:53
وای مامان چقد جالب بود ممنون که برا ما هم گذاشتید مخصوصا اون اره ماهیه همش خوب بود ایشالاه همیشه شاد باشید و خرم و سلامت و همیشه به گردش
مامانی کسرا
پاسخ
مرسی عزیزم ممنون از مهربونیتون
بهار
12 آذر 92 20:43
سلــــــام عزیزم نمونه تقویم آمادست.. http://ghalebe-weblog.blogfa.com/page/taghvim
پریسا مامان کیان
13 آذر 92 0:00
سلااااااااااام. خوبین؟ کسرا جونمون خوبه؟ با مهدکودکش خوب کنار میاد؟ به به چه جای قشنگی.چه حامد قشنگی. چه کسرای شیطونی. ماشالله ماشالله ماشالله. یه دنیا آرزوی خوب با کلی بوووووووووس برای کسرای داداشی
مامانی کسرا
پاسخ
کسرا هم خوبه مرسی،بردنش تا دم در مهد کار سختیه از اونجا به بعد به جز امروز که یکم گریه کرد، معمولا مشکلی نداره اما همین صبح زود بیدار شدن و لباس پوشیدنش آدمُ دیوانه میکنه!انشالله اونم درست میشه نه؟
مریم مامان یاسمین زهرا
13 آذر 92 10:38
ای پسرک شیطون
عمه هانیا
16 آذر 92 11:01
ایول چه جای باحالی بود عالی بود همه قسمتاش مخصوصا کسرا تو لیباس فضانوردی بهش میاد خدا رو چه دیدی شاید کسرا یه روز رفت فضا دوستون دارم مواظب خودتون باشین
مامانی کسرا
پاسخ
اصلا بعـــــــــــــــید نیست ما هم دوست داریم
مریم
17 آذر 92 16:23
همیشه خوش باشین
مامانی کسرا
پاسخ
ممنون
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسرم کسرا می باشد