کسرا کسرا ، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره

پسرم کسرا

جنگل نوردی...

1392/8/29 15:31
نویسنده : مامانی کسرا
460 بازدید
اشتراک گذاری

  _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرمتحرک شباهنگ www.shabahang20.blogfa.com _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_

 

 

دیروز با بچه های مهد  رفتیم جنگل به سیر و سیاحت!

زود خسته شد و گفت میخوام برم خونه، لباسم اصلا مناسب نبود اما با خودم گفتم

هر چه باداباد ؛خوابیدیم رو زمینُ و با هم قل خوردیم...

کلی خوشش اومده حالا مگه ول کن بود!!!

بچه ها از یه تیکه صخره میرفتن بالا هر چی بهش گفتم برو گفت "من نمیتونم"،"من میترسم"!

خلاصه با کمک لوئیس و مونیکا رفت

 

من بیشتر از کسرا از در و دیوار بالا میرفتم!

متوجه شدیـــــــــــــــــم پسرمان در این یک مورد هم خوش شانس نبـــــــــــــــوده که به مامانش

بره،من عاشق کوه رفتن بودم مادر جانمان غر میزد میگفت:

نرو؟حالا ما به بچه مون میگیم برو بچه امون خوشش نمیاد ...

هی روزگار تو دیگه کی هستی؟

ناهار رو هم تو محوطه خوردیم خوب بود 

 

 

حدس بزنید غذا چی بود؟

کلم بروکلی،هویچ ،برنج و سوسیس!!!!!!!!

نه به کلم بروکلیش نه به سوسیسش! موافقید؟

 

 

 این وروجکی که سرک کشیده اسمش "فینگل ِ" واقعا فینگیلیه ... خیلی با مزه است

خلاصه که اینجوری گذشت دیروزمون

                                                                                                     خدایا شکرت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

پریسا مامان کیان
29 آبان 92 19:33
فینگیلی ،لولو وای چه باحال. حالا فکر کن اسم منم تو سوئدی مثلا بشه ملاقه..... میگم مهد کودک رفتن برای تو هم بد نشده هاااااا. کلی بازی میکنی. بابا سوسیسای اونا از گوشت راسته ما مقویترن. بده بچه بخوره. نمیشه از لوئیس و مونیکا عکس بذاری؟بهشون بگو ما بسیار مشتاق دیداریم.
مامانی کسرا
پاسخ
آره اتفاقا لوئیس گفت از بچه عکس نذار چون ازشون اجازه نگرفتیم ،حتما یه بار از خودش اجازه میگیرم عکسشُ میذارم اما قبلش باید بگم روسری بپوش تا نی نی وبلاگ عکسشُ حذف نکنه
مهسا
29 آبان 92 22:14
عجب طبیعت قشنگی داره.این چجور غذایی بود؟باز با چنگال می خوردید؟می شد؟
مامانی کسرا
پاسخ
میبینی تو رو خدا با این غذاشون!شاخ داشتم در میاوردم اما بین خودمون بمونه خیلی خوشمزه بود نه اینبار دیگه خودشون هم مجبور بودن با قاشق بخوردن
♥ مینا مامان ثمین سادات ♥
29 آبان 92 23:11
به به چه خوب منم کوه نوردی وجنگل نوردی و.... دوست دارم به آدم روحیه میده انرژی مثبت وای کسرا جون چقدر خوش تیپ کردی
مامانی کسرا
پاسخ
دقیقا،وقتی میرسی بالای قله انگار دنیا تو دستای توست! دلت میخواد بپری خدا رو بغل کنی
پریسا مامان کیان
30 آبان 92 0:01
روسری.اِ اِ اِ من فکر میکردم لو لو مرده. نگو لوئیس زنه.
مامانی کسرا
پاسخ
لوئيس و مونيكا زنن روبرت مرد!
فریده
30 آبان 92 0:24
یه روز براشون کله پاچه درست کن ببر تا بفمن به چی می گن غذا. بعدم شروع کن با دست خوردن تا یه کم آداب غذا خوردن یاد بگیرن .
مامانی کسرا
پاسخ
البته اينا خودشون كله خوك ميخورن! اما أيده با دست خوردن محشر بوووووود
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
30 آبان 92 4:26
چقدر جالب شما همیشه کنار کسرا جون هستید منظورم اینه که تو مهد نمیزاریدش و بیایید خونه
مامانی کسرا
پاسخ
چون زبان بلدنیست فعلا تا به محیط اعتماد کنه و عادت کنه میمونم کنارش
عمه هانیا
2 آذر 92 20:46
چه جالب منم فک میکردم لولو مرده چقد فینگلی بامزست اردو مهد های اینجا هم جالبه در مقایسه با اونجا کلا خارج خوبه خوش باشید همیشه
مامانی کسرا
پاسخ
مرسی شما هم
مامان ژينو
14 آذر 92 12:33
ماشالله پسر پژوهشگري هستي خيلي خوشم اومد. انشالله هميشه در كنار بابا و مامان گلت موفق باشي به وبلاگ ما هم سري بزنيد با اجازتون يكي از دوستامون قرارتون داديم . http://http://jino.niniweblog.com/
مامانی کسرا
پاسخ
حتما با کمال میل
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسرم کسرا می باشد