کسرا کسرا ، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره

پسرم کسرا

خواب عجیب ...

1392/4/23 19:14
نویسنده : مامانی کسرا
395 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

                                                                               glit47.gif

 

دیشب خیلی دیر خوابیدیم، با اینکه همه خسته بودیم اما همینجور دور هم نشستیم.

با اون خستگی که خوابیدم،خواب دیدم ایرانیم ،حامد اومده بهم میگه دوساعت دیگه پرواز داریم!

شوکه شدم ، باور نمیکنید چه استرسی تو خواب بهم وارد شد.

تا من این وسایلمون رو جمع کردم تا آژانس خبر کردیم واااااااااااااااااااای...

حالا قسمت عجیب قضیه اینجاست که کسرا هم صبح زود بیدار شده ، اومده بالای سرم

با گریه میگه چرا اومدیم سوئد!!!!!!!!!!!!!!!!!

نیایم سوئد!!!!!!!!!!!!!!!!!!

مات و مبهوت و شوکه بیدار شدم، میگم چی شده مادر ؟میگه :نیایم !

دستمُ گرفته اومدیم دم در ، میگه بریم...

میگم کجا بریم مامان ؟ سوئد که خوبه، بازی میکنی ، میریم بیرون و...

خلاصه تو خواب و بیداری واسه بچه اینقدر آسمون ریسمون بافتم تا بی خیال موضوع شده.

دو سه باری هم مجبور شدم کله سحر قصه مادربزرگه رو واسش تعریف کنم تا بلکم آروم شه.

اما از صب همچنان بر دنده نق زدن می راند که براند...

رفته مثلا تو حیاط بازی کنه ازپنجره نگاه کردم ببینم چیکار میکنی

دیدم...

 

رفتم آوردمش،خاکی ، روغنی ، کثیف ...

میگم اون بالا چیکار میکردی ، میگه میخواستم توشُ ببینم...

                                                                                       خدایا مددیشکلکــ مهسایی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان ساینا
24 تیر 92 1:04
1ساعته نشستم با خودم فکر میکنم کسرا کی سه سالش شد؟؟؟
عزیییییزم انگار همین دیروز بود به دنیا اومد یادم کمتر از یک سالش بود وقتی بهش میگفتیم5 کلی میخندید کلی باهم دَکی بازی میکردیم..
کسرا جونم ایشالله هر روز شاهد رشد و پیشرفتت باشم ایشالله همیشه سلامت باشی ایشالله همیشه لبت خندون باشه
ایشالله هر روزت پر از آرامش و شادی و به دور از نق زدن و بی حوصلگی باشه..
دوستت دارم

آره شیرین جون کمتر از5 روز دیگه این آقا پسر ما سه ساله میشه و من همچنان بدنبال راهی واسه ارتباط با این فسقلی
ممنون از اینهمه دعای قشنگ عزیزم
مامان راضیه
24 تیر 92 1:40
ایشالا که خوابه چه جالب که احتمالا کسرا هم همین خواب و دیده بوده و چه جالب که توی اون موقعیت ازش عکس گرفتی
فریده
24 تیر 92 8:49
دقیقا می دونم چه استرسی بهت وارد شده منم دقیقا فصل امتحانات خواب می بینم امتحاناتم شروع شده و هیچی نخواندم و باید حذف ترم کنم .چه استرسی به آدم وارد می شه وقتی بیدار هم می شی باورت نمی شه خواب دیدی .


دقیقا ، آدم که بیدار میشه باورش نمیشه خواب دیده!حالا حامد به من میگه تو خواب متوجه نمیشی داری خواب میبینی؟میگم عزیز من ، من بیدار میشم باورم نمیشه بیدارم اونا خواب بود بعد تو میگی...!!!!!
ارغوان
24 تیر 92 10:48
جالب بود. یعنی مادر و پسر هردو محتوای خوابتون یکی بوده؟ کاش ازش می پرسیدی خواب چی دیده؟

خدا رحم کنه، شازده کوچولوتون خیلی ناقلاست. به نظرم در خونه را قفل کن که اگه خواست بره بیرون بدون اجازه شما نتونه بره


بعله
مامان یاسمن و محمد پارسا
24 تیر 92 17:53
فدات بشم من اخه شیطون اون بالا چکار می کن
عمه هانیا
24 تیر 92 23:05
فقط میتونم بگم وقتی این پست رو خوندم گریه شدم
قالبهای کودکانه کودک من با عکس آتلیه کودک شما
27 تیر 92 2:24
سلام عزیزم بیا تو کلوپم تا راجب قالبتون بیشتر حرف بزنیم و دقیق طرحی رو میخوایین رو قالبهای موجود پیاده کنم برا کسر1 جان
مامان ساینا
31 تیر 92 22:36
سلام عزیزم.فکر نمی کردم ناراحت شی شاید فقط یه حس زنونه بود که خودمو جای شما گذاشتم که با یه بچه توی یه سرزمین دیگه شاید وقف دادن خودتون سخت بوده البته من از سر و کله زدن با کسرا جون که می خواستین تمام کمبود محبتای که از طرف خانواده هاتون میگرفت و حالا نیست رو جبران کنین این احساس رو کردم.خدا رو شکر که واستون سخت نیست.آخه منو همسرم هم داریم به خارج شدن از ایران فکر می کنیم.وقتی وبتونو خودم یه کم سست شدم نمی دونم چرا.خلاصه بازم ببخشیدکسرا رو ببوس
قالبهای کودکانه کودک من برای کودک شما
11 مرداد 92 15:25
الان نوبت مامانی کسرا خودمونه ولی فرمودین باز ایمیل زدین و تغییر بدم سفارش قبلی رو...

ولی هیچ ایمیل جدیدی از شما دریافت نشد که؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/


ایمیل کردم مادام عزیز
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسرم کسرا می باشد